تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

  #عبدالکریم_سروش که در گذشته از منتقدان یهودستیزی یا تفسیر یهودی مدرنیته بوده است اکنون در فهم و تبلیغ یکی از بنیادهای مدرنیته یک اندیشه یهودی_مدرن را تبلیغ می کند. او اخیرا در سلسله جلسات #سلوک_دیندارانه_در_جهان_مدرن  که در آمریکا برگزار می شود گفته است اومانیسم (هیومنیزم) معنایی نزدیک به سپرده شدن دنیا به انسان دارد.

  • رضا کریمی

این روزها دردهای زلزله زیاد است اما نباید در این میانه #تفسیر_توحیدی_زلزله فراموش شود.

اِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَکَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً (فاطر۴۱)
خداوند آسمان و زمین را از زوال نگه می دارد. (البته ممکن است زوال آغاز شود) و اگر آنها زوال پیدا کنند بعد از خدا چه کسی آن را نگه می دارد؟
۱. خدا آسمانها و زمین را از زوال نگه می دارد
۲. زوال غیرممکن نیست و شاید‌‌ بشود گفت: خدا گاهی «نگه ندارد از زوالش»!
۳. اگر زوال رخ بدهد غیر او کاری از دستش برنمی آید و دوباره خداست که ناجی است.
۴. اگر خدا از زوال نگه‌می دارد به دلیل حلیم و‌غفور بودن اوست. او زود انتقام‌نمی گیرد و بسیار می بخشد!
۵. طبیعت آسمانها و زمین زوال است ولی خدا مانع می شود پس حوادث زائل کننده طبیعی هستند و همه فانی اند و فقط خداست که باقی است.
#زلزله یا همان #زوال_زمین غیر عادی نیست بلکه طبیعی است و آرامش زمین است که باید معجزه الهی نامید!
#آیه_امساک_و_زوال

http://bayanbox.ir/view/7446343601825468173/%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87.jpg

  • رضا کریمی

«بیست و یک روزبعد» ساخته ستایش برانگیز محمدرضا خردمندان داستان مردی کوچک است که باید هر ۲۱ روز یک مانع بزرگ را از سر راه بردارد.
او آرزوی نگه داشتن قطار  راه آهن‌ محل زندگی اش را دارد و مشکلات زندگی مثل فقر، بی پدری و سرطان مادر برای این نوجوان دانش آموز مثل عبور پرسروصدای قطار است که مدام در فیلم تکرار می شود.
مادر می گوید خدا دنیا رو ‌‌اینطوری ساخته... یک غول رو که‌ می کشی یک ‌غول دیگه میاد و تو قوی تر میشی.
اما غول مشکلات، که خیلی خوب در فیلم‌خودش را با حرکت پرهیبت قطار به دل مخاطب می اندازد، را چطور باید متوقف کرد؟ ظاهرا کوچک مرد قصه ما می خواهد فیلمساز شود و برای این کار باید به یاد پدر و ‌مثل مرتاض ها یک قطار را جلوی دوربین‌متوقف کند. او این کار را با صحنه سازی انجام‌می دهد اما موفق به فیلمبرداری نمی شود‌! فقط یک کارگردان (خردمندان!) است که بابت ایده او چک معادل هزینه داروی سرطان مادر را پرداخت می کند. او با دردسر چک را نقد می کند اما وقتی دارو را می خرد متوجه‌می شود که ۲۱ روز بعد دوباره باید همین داروی گران را بخرد!!

  • رضا کریمی

  شبی تابستانی به همراه #شهید_محمد_حسین_علیخانی و یکی از همکارانش بعد از نماز مغرب و عشاء سوار بر ماشین در خیابان های شهر راه افتادیم. چندبار گفت باید ما را مهمان خوراکی کنی! من هم اعلام آمادگی می کردم ولی نهایتا خود آقا حسین بود که ما را به بستنی مهمان کرد!
حالا دیگه شبگردی ما طول کشیده بود ماشین به سمت میدان خروجی شهر حرکت کرد. من گفتم خب دیگه برگردیم! جوابی ندادند و از شهر خارج‌شدیم و در جاده نیمه‌تاریک ماشین سرعت گرفت! ساعت از نیمه شب گذشته بود، گفتم دیگه قرار ما این نبود! چه خبره! باز هم جواب درستی نشنیدم. بعد از مدت کوتاهی آقا حسین که جلو‌نشسته بود با همان حالت روبه جاده و مسیر روبرو شروع به خواندن آواز کرد:

  • رضا کریمی

  مستند #پرزیدنت_آکتور_سینما داستان #فروپاشی_شوروی است اما آشکار است که می خواهد هشدار بدهد که آمریکا همان کاری که‌با شوروی کرد می خواهد بر سر ایران بیاورد و تا حدی هم‌ پیش رفته‌است. در پایان مستند از اوباما جمله‌مهمی در جریان مذاکرات هسته ای پخش می شود که «ما باید همانطور که #‌ریگان با #گورباچف مذاکره کرد با ایران روبرو شویم». اما مگر ریگان چه کرد؟

  • رضا کریمی

شهید آوینی در یک یادداشت در بهمن 1369 جمله «اکتاویو پاز» که آن ایام روی جلد یک مجله روشنفکری نقش بسته بود را نقد می کند: «هر اتاقی مرکز جهان است». او این جمله را اومانیستی می داند و می نویسد:
«این جمله ای است که روی جلد اولین شماره یکی از نشریات جدید الانتشار، از اکتاویو پاز نقل شده، جمله ای که در آغاز خود را خیلی عالمانه می نماید و خوش خط و خال، اما در باطن، ام الشعائر دهکده جهانی آقای مک لوهان است که علم شده تا مدعیان نسل سوم زیر آن سینه بزنند . توضیح واضحات اینکه به قول قدما که میگفتند «شرف المکان بالمکین»، اعتبار اتاق نیز به آن ذی روحی است که در اتاق می زید، یعنی «انسان» و به عبارت بهتر «بشر»؛ آن هم نه یک اتاق خاص، هر اتاقی! و نه یک بشر خاص، هر فردی از افراد بشر؛ یعنی اومانیسم، و آن هم متنزل ترین صورت آن، که اندیویدوالیسم باشد.»
حدود یکسال بعد از این یادداشت آیت الله خامنه ای در 5اسفند1370 فرمودند: در جمهوری اسلامی، هر جا که قرار گرفته‌اید، همان‌جا را مرکز دنیا بدانید.
به نظر می رسد این دو جمله در ظاهر به هم شبیه باشند و در باطن از همدیگر فاصله بنیادین داشته باشند. از جمله بعدی ایشان که گفتند «آگاه باشید که همه‌ی کارها به شما متوجه است» می فهمیم که  این جمله اشاره به این دارد که برای کار و خدمت مکان مهم نیست و همه جا می شود بهترین کارها را انجام داد.
اینجاست که بعد از این ایشان می گویند:
« آمادگی دارند از عالی ترین مقام اجرایی به دور ترین نقاط بروند. چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان‌اللَّه‌علیه)، مرتب از من میپرسیدند که بعد از اتمام دوره‌ی ریاست جمهوری میخواهید چه‌کار کنید. من خودم به مشاغل فرهنگی زیاد علاقه دارم؛ فکر میکردم که بعد از اتمام دوره‌ی ریاست جمهوری به گوشه‌یی بروم و کار فرهنگی بکنم. وقتی از من چنین سؤالی کردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره‌ی ریاست جمهوری، امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتی، سیاسی گروهان ژاندارمری زابل بشوم - حتّی اگر به جای گروهان، پاسگاه بود - من دست زن و بچه‌ام را میگیرم و میروم! واللَّه این را راست میگفتم و از ته دل بیان میکردم؛ یعنی برای من زابل مرکز دنیا میشد و من در آن‌جا مشغول کار عقیدتی، سیاسی میشدم! به نظر من بایستی با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛ در این‌صورت، خدای متعال به کارمان برکت خواهد داد».
برای این جمله می توان بیشتر سخن گفت و هم مباحثی را مطرح کرد. وقتی تفاوت انسان مداری قرآنی (که خدا عالم را برای انسان خلق کرد) با انسان محوری اومانیستی و غربی درک کنیم. تفاوت این دو جمله ظاهرا قریب و باطنا غریب را هم  می توان بهتر فهمید.

  • رضا کریمی

#سردار_سلیمانی به مناسبت روز مسجد سخنرانی کرده و برخی از دیدگاه های فرهنگی خود را مطرح کرده است. این سخنان بازتاب زیادی داشته است؛ از جمله اینکه «چرا دائما از القاب بی‌حجاب، بدحجاب،‌ اصول‌گرا یا اصلاح‌طلب استفاده می‌کنید؟ پس چه کسی می‌ماند؟ تمام بچه‌ها یکی نیستند، بلکه این پدر خانواده است که آن‌ها را گرد هم جمع می‌کند.». به نظرم این سخن را باید در قالب دو نکته مهم در فعالیتهای فرهنگی فهمید: 1. اولویت‌بندی در اهداف 2. جذب حداکثری و دفع حداقلی. یعنی نه اینکه این تقسیم بندی ها از اساس باید نابود شود بلکه نباید در اولویت قرار بگیرد و اهداف اصلی را تحت الشعاع خودش قرار دهد. خود سردار هم گفته که چرا «دائما» از این القاب استفاده می کنید؟
 به نظرم یکی از مشکلات ما این است که برای هر معضل به اندازه آن هزینه تعیین نمی کنیم و مسائل کوچک را بزرگ و مسائل بزرگ را کوچک می کنیم.
چندسال قبل رهبر در سفر به خراسان جنوبی هم شبیه به این تعبیر را بیان کرده بود:
بعضى از همین‌هائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهمان‌نواز، هم بقیه‌ى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟»

  • رضا کریمی

  وقتی از «شهر آرمانی» سخن می گوییم نباید از اهمیت مقاله دکتر داوری با عنوان «شهر و ساکنانش» غفلت کنیم. دکتر داوری معتقد است: مردمان شهر ها و خانه ها را متناسب با روحیه و اعتقاد و بر حسب قواعد زندگی خود بنا می کنند و اگر زمانه و نحوه زندگی مردمان تغییر یابد و بناهای شهرها بر جای باشد به آن بناها شأن دیگر می بخشد.  او در این مقاله در بیان وضع جدید شهرها مشخصا می نویسد:

  • رضا کریمی

  چند روز بعد از رحلت مرحوم دولابی نامش را شنیدم و مدتها بعد که کتاب #مصباح_الهدی را خواندم تازه او را شناختم. او بعد از مرگش گسترش پیدا کرد شاید چون در روز دحوالارض زمین را بدرود گفت.
سال‌روز وفات  حاج محمد اسماعیل دولابی در روز  دحوالارض 25 ذی‌القعده 1423 قمری است.
دولابی برای برخی یک صاحبدل است و برای برخی فردی است اهل محبت و ولاء که دین را دوست داشتنی معرفی می کرد.  غرب گرایان او را عارف عرفی‌گرای شیعی نامیدند. اخیرا هم جریانات ضدعرفان هم او را تخریب می کنند!
اما او برای من یک متفکر صاحب نظر است

  • رضا کریمی

فارغ از جنجال های اخیر و به بهانه همین اتفاقات در ماهیت #پدیده_سلفی تفکر کنیم:

بشر پریروز خود را در آینه می دید؛

بشر دیروز جلوی دوربین عکس می گرفت

و بشر امروز در آینه دوربین عکاس خودش است.

به نظر می رسد ظهور و غلبه واژه #Selfie نشانه یک تغییر در بشر است و شاید همین واژه «خود» نشانه ارتقای سطح خودمحوری بشر باشد!  موسسه لغت نامه آکسفورد لغت "Selfie" را به عنوان لغت برتر سال ۲۰۱۳ انتخاب کرد و حتی برخی به خود این اجازه را بدهند که بگویند: «عکس سلفی زبان مشترک قرن بیست و یکم است».

اما #سلفی_و_خودمحوری چه نسبتی دارد؟ حداقل می‌دانم که در اسلام #خودباشی [1] توصیه شده و خودبینی مذمت شده است.

طرح جلد همشهری جوان #آقای_دوربینی را نشان داده است اما آیا این لقب متعلق به بشر امروز نیست؟

  • رضا کریمی