علامه طباطبائی جمله مشهوری دارد که می گوید: رایحه توحید از اوپانیشادها شنیده می شود. این نقل قول نادرست نیست اما نیاز به فهم و درک عمیق تر دارد.
با مطالعه «جلد دهم المیزان» و «بحث پیرامون تاریخ بت پرستی» می فهمیم که دقیقا نظر علامه طباطبایی در مورد عرفان هندی چیست؟ افرادی مانند هانری کربن و داریوش شایگان و دیگران طوری دیدگاه علامه طباطبایی در مورد کتاب اوپانیشادها را نقل می کنند که گویی او شیفته عرفان هندو و دیگر عرفان ها بود. شایگان درمورد پژوهش تطبیقی علامه طباطبائی در ادیان و مذاهب جهان چنین در مصاحبه با خبرگزاری مهر گفته بود: «علامه طباطبایی به همه حرفی گوش می داد، کنجکاو بود و نسبت به جهان های دیگر معرفت حساسیت و هشیاری بسیار داشت...ترجمه¬های انجیل،ترجمه فارسی اوپانیشادها،سوتراهای بودایی وتائوته چینگ رابررسی می¬کردیم. استاد با چنان حالت کشف و شهودی به تفسیر متون می پرداخت که گویی خود در نوشتن این متون شرکت داشته است.هرگز در آنها تضادی با روح عرفان اسلامی نمی¬دید،با فلسفه هند همان¬قدر اخت و آمیخته بود که باجهان بینی چینی ومسیحی».
برخی دیگر هم که این سخنان را شنیده اند نقل کرده اند که ایشان به خاطر علاقه به عرفان تا مرز تکفیر شدن پیش رفت! باید در مورد علامه طباطبایی از افراط و تفریط دوری کرد.
او اهل تبعیت احسن بود و در المیزان می خوانیم که: آنچه از کتاب«اوپانیشاد» آمده با عقاید براهمه مطابقت ندارد. مطالب اوپانیشاد، حقایق عالیهاى است که بعضى از افراد انگشتشمارى که اهل ولایت اللَّه بودهاند آن را کشف وتحمل کرده اند. نکته مهم این است که همین عالی بودن به نوعی آفت عرفان هندو شده است! ایشان می فرماید: اشکالى هم که به این مذهب وارد است همین است که (برخلاف اسلام که در عین مطالب عالی، به قدر عقول مردم سخن گفته است) نمىتواند براى کل جامعه قابل درک باشد... مصیبتى که تمامى مجتمعات دینى در عالم بشریت را گریبانگیر شده همین است که حقایق عالى حقه را بدون اینکه در قالب بیانى ساده بریزند بر مردم تحمیل کردند و نتیجهاش این شد که دیدیم (ترجمه المیزان، ج10، ص431).
***
خلاصه ای از گزارش علامه از کتاب اوپانیشادها به این شرح است: عالم الوهى«برهم» ذاتى است مطلقه و متعالى از اینکه حد و تعریفى آن را محدود کند، منزه از صفات نقص و عوارض ماده و جسمانیت، ذاتى است که مثل او چیزى نیست، و عین این عبارت آمده«لم یولد منه شىء و لم یتولد من شىء و لیس له کفوا احد» و هیچ شریکى برایش نیست... نیز (برخلاف اعتقاد به تناسخ) تصریح شده به اینکه قیامتى هست و اینکه قیامت عالمى است و آنچه هیچ دیده نمىشود خبر از اوثان و اصنام و عبادت کردن براى آنها و تقدیم قربانى به آنها است.
- ۲۶۲۸ نمایش
بسیار عااااااالی!