در فیلم آپاراتچی چند موضوع محوری عشق به سینما، سینمای مردمی، توجه به ارزشها و بدبینی بخشی از نسل قدیم مذهبی با سینما وجود دارد.وی افزود: این فیلم تلاشی برای حرکت میان سینمای روشنفکری امثال پاراجانف و تارکوفسکی با سینمای فیلم فارسی است.
برخلاف دهه شصت، آمارها نشان میدهد پرفروشترین فیلمها هنوز هم صدای همه مردم نیست و اکثریت مردم سینما نمیروند ،پس روش اکرانهای محلی جشنواره عمار جبران اکثریت باقیمانده و توجه به عموم مردم است که امثال جلیل طائفی (شخصیت فیلم و کتاب آپاراتچی) در اوائل انقلاب به صورت خودجوش انجام میدادند.
این فیلم به صورت تمامقد ترویج سینمای مردمی است اما مردمیبودن به معنای سینمای غیرحرفهای نیست. یک اثر هنری میتواند هم فاخر باشد و هم محبوب پس بهتر بود طوری قصه تعریف میشد که این تصور القا نشود که مردمی بودن به معنی پیشپاافتادگی است.
فیلم با کتاب تطابق زیادی دارد ولی تفاوتهایی جدی هم به چشم میخورد؛ مثلاً بخشهای دوبله در تهران یا فشنگ چموش در فیلم نیامده و نیز نحوه آشنایی با سوژه قاضی نوری تغییر اساسی کرده است.
از همه مهمتر، مخالفت پدر با سینما در کتاب آپاراتچی نیست و ابتکار فیلمنامهنویس است؛ این سوژه فیلمنامه گرچه جذاب و خندهدار است اما نویسنده چالشهای پشتصحنه سینما را ساده گرفته است مثلاً زیادهروی بازیگر فیلم «نوری در تاریکی» میتوانست سوژه جدیدی باشد که بدبینی پدر به سینما را تقویت کرده و پیچیدگی های اخلاقی سینما را بیشتر نشان بدهد ولی صرفا به سکانسی خندهدار اکتفا شد.این منتقد سینما با بیان اینکه تیم سازنده حرفهای هستند، نویسنده خوب نوشته و آهنگساز با تم انیو موریکونه موزیک توأمان طنز و جدی مناسبی ساخته است،
طنز فیلم فرم هماهنگ و همخوان با سیر تلاشهای یک فیلمساز آماتور است. هر چند صحنهها همیشه خندهدار نیستند و البته رقابت با فیلمهای طعنهزن یا مبتذل و سریالهایی که با تکرار ذهن مخاطب را مستعد خنده میکنند، سخت است.
- ۳۶ نمایش