تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

۸۷ مطلب با موضوع «خدا و دیگر هیچ» ثبت شده است

اخبار و بازتابهای ششمین همایش بین المللی ادیان توحیدی در اصفهان زیر سایه سفر استانی رئیس جمهور قرار گرفت. در این همایش رهبران و  نمایندگان برخی ادیان مانند کلیمیان، زردشتیان، ارامنه، آشوریان و صابئین مندانی از داخل و خارج از کشور سخنرانی کردند و از 150 مقاله ارسالی، 86 مقاله برگزیده و 10 مقاله برتر شناخته شد. مقاله من با راهنمایی و مشاوره دو تن از استادانم با عنوان «نظریه وحدت متعالی دین» جزو ده مقاله برتر قرار گرفت که در کتاب مجموعه مقالات همایش چاپ خواهد شد.

از حضور در این مراسم چند نکته به ذهنم می رسد:

  • رضا کریمی

کوه میخ زمین است وَ الْجِبالَ أَوْتاداً (نبأ/7)، یعنی زمین را از اضطراب و لرزش نگه می دارد: وَ الْجِبالَ أَرْساها (نازعات/32). همین مخلوقات محکم و قدرتمند -که نه تنها خود محکمند بلکه زمین را هم محکم نگه می دارند- روز قیامت ریز ریز شده و به راه می افتند و کوبیده و پراکنده مانند پنبه حلاجی شده می شوند:

  • رضا کریمی

تأملی بر رابطه قناعت در اقتصاد و زندگی

در روایات ما حیات طیبه به قناعت تفسیر شده است[1]، آیا قناعت مصداق حیات طیبه است یا مفهوم آن؟ اگر معنای قناعت را توسعه بدهیم و آن را صرفاً در صرفه‌جویی خلاصه نکنیم، می‌توانیم بگوییم این روایت‌ها فقط مصداق نیست، بلکه قناعت در مفهوم اعم خود را دربرمی‌گیرد.

این روزها، آگاهانه یاتصادفی!، از سبک زندگی با عبارت حیات طیبه یاد می‌شود. از طرفی هم سبک زندگی پیوندی خاص با مصرف دارد. برخی معتقدند سبک زندگی در غرب با نحوه‌ی مصرف انسان‌ها تعیین می‌شود و به عبارتی: «مصرف» علاوه بر برآوردن یک نیاز اولیه، در تعریف «موقعیت اجتماعی» فرد و حتی هویت‌بخشی به او نقش مهمی پیدا می‌کند[2]. آیا نمی‌توان گفت حیات طیبه -در معنای قناعت- با سبک زندگی -در معنای لایف‌استایل- تضاد بنیادین دارد؟

  • رضا کریمی

ابن عربی در مورد عذاب نظری خلاف عادت دارد و می گوید: عذاب در «عذب» به معنی شیرین و گوارا ریشه دارد. به گفته دکتر کاکایی در مقدمه اش بر کتاب ابن عربی میراث دار انبیاء: او معتقد است در بازگشت به سوی رحمن هر کس به آن‌چه مزاجش اقتضای آن را دارد می‌رسد، خواه در بهشت خواه در آتش.

عذاب  در قرآن به اسامی زیادی اضافه شده و اوصاف متعددی دارد. اگر بگوییم عذاب غلیظ و شدید و عظیم داریم بازهم سخن ابن عربی نقض نمی شود چون می توان اینگونه توجیه کرد که گوارایی هم می تواند غلیظ و شدید و عظیم باشد. اگر هم بگوییم عذاب نار و جهنم و حریق و حمیم داریم بازهم مشکل حل نمی شود چرا که می توان پاسخ داد: آدمی می تواند به آتش و حرارات خود بگیرد و مانند جنس جن و شیطان آتش بدن شود.

اما تعبیر عذاب الیم (حج/25، ملک/28، بقره/10و104و174و178، آل عمران/77و91و...) را چه کنیم؟ این تعبیر نشان می دهد عذاب شیرین نیست و بلکه دردناک است. 

من می خواهم همچنان با ابن عربی همدل بمانم و بگویم این تعبیر مهم نشان می دهد که در عین خوشی می توان درد کشید! چرا که عذاب شیرین یا عذاب الیم را به چشم دیده ام: لحظات سیگارکشیدن یک مرد که هم درد می کشد و هم لذت می برد! سینما و ادبیات بهترین نمونه ها را برای عذاب الیم به تصویر کشیده اند: لحظاتی که در ظاهر لذتبخش و شیرینند اما در باطن الیم. آدمی در این لحظات احتمالاً بیان به رضایت دارد اما در عمق وجودش عذاب می کشد.

  • رضا کریمی

«بوی پیراهن یوسف» بیش از آنکه اثری در ژانر دفاع مقدس باشد، روایت جلوه ای از ماجرای دلکش «انتظار» است. اثری که به ما یاد می دهد چطور درباره مفهومی دینی و انسانی از سینمای داستان گو کمک بگیریم.

ماجرای فیلم درباره یوسف، نام منتَظَر بزرگ، است که «می گویند» کوسه او را خورده اما پدر منتظِرش(غفور) باور نمی کند و «امید» دارد او برگردد. در این میان پای یک منتظر دیگر نیز به داستان باز می شود. دختری که به دیدار برادر(خسرو) آمده است. امید خواهر از امید پدر کمتر است و در بخشی از فیلم خواهر خسرو ازاینکه غفور امید غلط به او داده بسیار عصبانی می شود غافل از اینکه غفور یک «منتظر» است و معنا ندارد که امید را از دست بدهد، گویی که بوی پیراهن یوسف به مشامش خورده و مهم نیست که دیگران ملامتش کنند.

اکثر نماهای فیلم در شب می گذرد[1] و شب دوران انتظار برای فرارسیدن صبح است، هر چند شبهای حاتمی کیا سرد و دلگیر نیست بلکه گرم و پر از امید است[2]. در پایان فیلم خبر پیدا شدن خسرو می رسد و دو منتظر به سرعت به سمت یار می شتابند. اما به جای خسرو (شاید قبل از خسرو) یوسف ظهور می کند، گویی که پایان انتظار از آن کسی است که امید بیشتر دارد! در لحظه به هم رسیدن، یوسف دستش را از بالا به سمت ماشین سواری پایین که پدرش در آن نشسته دراز می کند. اینجا لحظه دیدار در شرایط رفعت پسر بر پدر همانند دیدار یعقوب و یوسف و ولایت یوسف بر پدر رخ می دهد. آسمان به شدت آبی است. نماهای شب اکنون به روزی دلپذیر تبدیل شده است.

انتظار یعنی این!

----

گفت و گوی دیدنی با حاتمی کیا در این خصوص را اینجا دانلود کنید:

فیلم سینمایی " بوی پیراهن یوسف "



[1]  حاتمی کیا گفته مدت 2ماه روزها می خوابیده و شبها فیلمبرداری می کرده است

[2]  گرم بودن نور و فیلمبرداری به قدری برای کارگردان مهم بوده که او میانه کار فیلمبردار را عوض کرد!

  • رضا کریمی

از واژه‌ی کار چند معنی به ذهن متبادر می‌شود:

1. عمل: عمل در ادامه‌ی علم و آگاهی است. یعنی انسان آنچه را در وجود خود دارد محقق کند. شاید هم به تعبیری می‌توان گفت عمل اعم از «اشتغال» است. هر عملی اشتغال نیست ولی هر اشتغالی نوعی عمل کردن است. برخی از اعمال آدمی مستلزم اشتغال و از بین رفتن فراغت نیست و لذا در صورت بی‌عملی اطلاق بیکاری هم در مورد آن معنا ندارد، مانند اثرگذاری‌های روانی و اعتقادی انسان‌ها بر یکدیگر که نوعی عمل بر دیگران است. یا در مثال دیگر، قرآن کسانی که صبر کردند و نیز متوکلین را هم از عاملین می‌داند: نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِین الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (عنکبوت/58و59) در حالی که صبر و توکل در واقعیت خارجی چیزی را اشغال نمی‌کنند. صبر و توکل، عمل هستند چون محقق‌کننده‌ی شاکله‌ی درونی بوده و بر «غیر» مؤثر واقع می‌شوند.

  • رضا کریمی

  پازوکی یک استاد فعال دانشگاهی است که گرچه تنها یک کتاب مستقل تازه از او چاپ شده اما رساله دکتری و مقالات علمی پژوهشی اش نشان می دهد که شناخت قابل توجهی از غرب مدرن و از میراث فلسفی ما دارد و بدون تردید یک نویسنده فعال در حوزه عرفان و تصوف محسوب می شود و حتی در شناخت طریقه و سلسله های صوفیه هم اهتمام دارد (طریقه احمد غزالی... مجله ادیان و عرفان، پاییز و زمستان89، انتصاب سلاسل صوفیه به حضرت علی ع : اطلاعات حکمت و معرفت، شماره19). اما فارغ از تمامی کوششهای دانشگاهی او ، مسئله مهمی که در اینجا می خواهم مد نظر قرار بدهم دغدغه ویژه ای است که در تبیین نسبت نظر و عمل دارد. اساساً او معتقد به وحدت نظر و عمل است و حتی گفته که از منظر دقیق عرفانی تقسیم عرفان نظری و عملی تفکیکی کاملاً اعتباری است (جاویدان خرد، ش3، ص9).

  • رضا کریمی

ابن عربی وارث انبیاء ، ویلیام چیتیک، ترجمه هوشمند دهقان، 1393، نشر پیام امروز، 208صفحه


این عربی به روایت ویلیام چیتیک

مطالب نوشته شده در مورد ابن عربی را به یک اعتبار می توان می توان به دو بخش تقسیم کرد: قبل از قرن بیستم و از قرن بیستم به بعد. از گذشته شارحان ابن عربی داشتیم اما ابن عربی پژوهان در دوران معاصر شکل گرفتند. یکی از ثمرات ابن عربی پژوهی شناخت مدون و همراه با اصول پژوهشی است. تا پیش از سده بیستم هیچ گزارش دقیقی از زندگی ابن عربی موجود نبود (ص29). در این میان، ویلیام چیتیک را باید نقطه اوج پژوهش غرب درباره ابن عربی و عرفان نظری دانست.

  • رضا کریمی

Vatsoc.jpgزنون برای اثبات عدم امکان حرکت جدل (دیالکتیک) می کرد (کاپلستون، تاریخ فلسفه، ص68) و سعی می کرد نتایج متناقض و مضحک معتقدان به حرکت را نشان دهد (همو،69) این روش نشان دهنده هدف مشهور جدل یعنی اسکات خصم  است. اما دیالکتیک سقراط به قصد مامایی بود و میخواست دیگران به تولید (زایش)«تعریف» صحیحی از زندگی برسند. این روش گرچه همراه با خشم و رنجش و حتی تشویش خاطر یا تحقیر کسانی شود که نادانیشان آشکار شود (ص128) اما در هدف و نتیجه با دیالکتیک زنون متفاوت است. دیالکتیک سقراط گاهی عملاً به نتیجه قطعی نمی رسید (ص127). زنون جدل می کرد و سقراط اهل گفت و شنود بود اما روش هر دو با لفظ دیالکتیک یاد می شوند. تفاوت روش سقراط و زنون برای ما درس خوبی است که بدانیم همه چیز مخالفت ورزیدن نیست، با تعامل می توان به زایمان اندیشه رسید و نیز بدانیم ساکت کردن مخالف، پایان تفکر نیست.

عقل بخشش خداست و مایملک بشر نیست، هدایت به دست خداست و در روایات تحت همین عنوان، از مجادله نهی شده است. البته در قرآن دعوت به جدال به احسن شده است. به نظرم تقابل زنون و سقراط (با اغماض) نحوی تقابل مجادله و جدال احسن باشد. تفصیل مطلب بماند تا بعد...

  • رضا کریمی

این روزها عبارت دولت دینی دوباره محل مناقشه شده است. میخواهم از طریق تحلیل واژه استصلاح در این ماجرا وارد شوم.

  • رضا کریمی