تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

علی و آل علی علیهم السلام همیشه درگیر بلا بودند. این بلاها خواست خدا و وعده قطعی او بودند. در دعای ندبه به این بلاها که در سه دسته تقسیم بندی می شوند ( کشته شدن، اسیر شدن، تبعید شدن وغربت) اشاره شده است: «امت به جز اندکی در پی آزار علی علیه السلام وقطع رحم و تبعید فرزندانش افتادند و آنکه کشته می شد کشته شد وآنکه سب می شد سب شد وآنکه تبعید می شد تبعید شد وقضا برای آنها جاری گشت ... وقطعاً وعده پروردگارمان انجام شده است و او از وعده اش تخلف نمی  کند واوعزیز حکیم است».  در ادامه دعا نتیجه گزارش این بلاها این می شود که ما گریه کنیم: «پس بر پاکان از اهل بیت واجب است که گریه کنندگان بگریند وندبه کنندگان ندبه کنند و برای مثل آنها اشکها جاری شود وفریاد کنندگان فریاد بکشند وضجه کنندگان ضجه بزنند...»

تا به حال به معنای گریه فکر کرده ایم؟ این فراز از دعای ندبه بر اساس معنای گریه قابل فهم است. چگونه به این نتیجه می رسیم که « پس بر پاکان از اهل بیت واجب است که گریه کنندگان بگریند..»؟

 گریه کردن برای چیزی اعتراف به آن چیز است. وقتی در ناچاریِ یک وعده انجام شده می افتیم با گریه کردن، به آن اذعان می کنیم. گریه غم است وقبل از آنکه از ترس باشد وچیزی که نیامده، از علم است وآنچه که در آن افتاده ایم . اهل علم وقتی آیات بر آنها تلاوت  می شود سجده کنان وگریه کنان (مریم/58) می افتند وخشوعشان زیاد می شود، آنها می گویند قطعاً وعده پروردگارمان انجام شده است (اسراء/109-106) و با گفتن این جمله به قضایی که درگیر آن شده اند اعتراف می گنند. گریه مقابل خنده و تعجب است. باعجیب شمردن چیزی آنراغریب می کنیم وباخندیدن به آن جدی نمی گیریمش ولی با گریه دیگر از آن غافل نمی شویم. قرآن می گوید: از چیزی که بی اختیار شما به شما نزدیک می شود نباید تعجب کیند و نباید بخندید: نزدیک شدنی نزدیک شده و جز خدا آن را بر طرف نمی کند پس آیا از این سخن تعجب می کنید ومی خندید وگریه نمی کنید در حالی که غافلید؟ (نجم/61-57).


  • رضا کریمی

مرگ تدریجی یک رؤیا با تولد ناگهان یک خاطره به پایان رسید. یک نویسنده که در برزخ هویت مذهبی ایرانی و هویت مهاجم بیگانه مردد مانده بود، ابتدا از گیتی گفت و بعد از رؤیا. به خاطر نوشتن گیتی با انسانی از هویت اول ازدواج کرد و به خاطر نوشتن رؤیا در میان آدمهایی از هویت دوم به سرگردانی و خستگی افتاد و در نهایت غرق شد. وقتی نجاتش  دادند کسی را نمی شناخت. نه می دانست که کجاست و نه دوستان و ناجیانش را می شناخت و نه حتی بچه اش را، هستی اش را! فقط یک نفر را به یاد می آورد: کسی که بچگی اش را با او سپری کرده بود و با همه خانواده و اطرافیانش تفاوت داشت. می گفت او هنوز نمرده است و خاطراتش را با او هرگز فراموش نکرده بود: از نماز خواندن او در آغاز صبحگاه می گفت و از اینکه خوشش نمی آمد با مرد بیگانه ببیندش. او خواهر مادرش بود اما می گفت خانه اش از خانه مادرش خیلی دور است. او خاله اش بود: گیتی! گیتی خاطره ای بود که هرگز فراموش نشد و با مرگ تدریجی یک رؤیا دوباره ناگهان متولد شد.

  • رضا کریمی

سلیمانی که امروز جهان می شناسد با سلیمان قرآن بسیار متفاوت است. سلیمان امروز جادوگر بزرگ است و سلیمان ما نبی است. اهمیت فیلم ملک سلیمان هم در ارائه تصویر خلاف عادت از این شخصیت معنوی سیاسی است. و چه جالب که داستان هم درباره جنگ با شیطان پرستی و جادوگری باشد!

 (آیات 101 و 102 سوره بقره):

گروهی از اهل کتاب به جای پذیرش رسول خدا که تصدیق کننده آنها بود، کتاب خدا را پشت سرشان وامی گذاشتند و از آنچه که شیاطین در ملک سلیمان می گفتند پیروی کردند و نیز از آنچه که در بابل بر دو فرشته به نام هاروت و ماروت نازل کردیم، درحالی که آن دو چیزی به کسی یاد نمی دادند جز آنکه می گفتند ما فتنه ایم! کافر نشوید ! 

پیامبر اسلام آنچه در نزد یهود بود را تصدیق کردند اما برخی از آنها بدعتگذاربودند و یهودواقعی را جاگذاشتند. به نظر می رسد می شود اثبات کرد که مضمون مذهب یهود امروز ( آن دسته از یهودیانی که پیامبر و قرآن را واگذاشتند) شیطان پرستی و جادوگری است! در واقع ماجراهای ملک سلیمان و سرزمین بابل هنوز ادامه دارد.

اکنون در جهان فراماسونرها سلیمان را استاد اعظم فراماسونری می دانند و یهودیان در صدد هستند که در مقابله با مسجد معبد سلیمان را بنابگذارند. اما در این آیه خدا می گوید سلیمان کافر نشد، بلکه شیاطین کافر شدند و به مردم جادو می آموزند.

 

مستند ظهور ARRIVALS – ساخته شده توسط چند جوان مسلمان - مدتی است که با پایه قرار دادن این بحث درباره دجال اذهان را مشغول کرده است. برای دانلود آن و دیدن نقدهای پیرامونش به تالار بیداری اندیشه سری بزنید.

  • رضا کریمی

خدای من!

برای من این عزت بس که تو رب منی و این افتخار بس که من بنده توام.

تو همانی که من دوست دارم پس من را همان قرار بده که دوست داری.

این  زیبا ترین جمله توحیدی دنیا بود که تا حالا  شنیده ام.

  • رضا کریمی

مختار توسط تاریخ مظلوم واقع شد. او با کمک ایرانیان عامه اعراب را در هم کوبید و آنها هم شخصیتش را تخریب کردند تا جایی که فرزندش در مورد شخصیتش به تردید افتاد و از امام باقر در مورد او پرسید. امام هم بر مختار رحمت فرستادند.  و فرمودند: اهل بیت هدایا و کمکهای مالی مختار را قبول می کردند و این نشان مال پاک و حلال اوست. مختار دل آزرده اهل بیت را با قتل عاملین کربلا شاد کرد. و امام حسین در کربلا کوفیان را نفرین نموده و دعا و پیش بینی کردند که خدایا آن جوان ثقفی را بر اینان مسلط گردان!

مختار که بود؟ مختار مختار عمل می کرد و در  برابر ولایت امام اختیار خود را کنار نمی گذاشت. امام زمان او ( زین العابدین علیه السلام) قیام او را تأیید نکرد ( و نمی توانست تأیید کند) پس نزد محمد حنفیه رفت و با او دست بیعت داد.

مختار انتقامجو بود. البته انتقام و منتقم بودن یک هدف است و انتظار برای انتقام ثارالله  از ویژگی های شیعیان است. اما خداوند از اسراف ولی مقتول در قتل  نهی کرده است: من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلا یسرف فی القتل. نوع انتقام مختار که به قانون قصاص ( چشم در برابر چشم ، گوش در برابر گوش و...) عمل نکرد، می تواند مصداق اسراف باشد اما مصداقی مهم تر هم هست:استفاده از شیوه های غلط ( مانند واگذاشتن مقام امامت به قیمت انتقام جویی و بیعت با دشمنان اهل بیت: زبیریان) هم مصداق مهم تری در اسراف در قتل قاتل مقتول مظلوم است.

مختار بسیار زیرک (کیس) بود. این لقب را امیرالمؤمنین علی علیه السلام به او داد. کیاست مختار شمشیری دولبه بود که با آن قتله کربلا را به قتل رساند ولی اعتماد بر آن نهایتاً  سبب شد او گرفتار مکر نامردمان گشته و کشته شود. بعدها فرقه «کیسانیه» در پی مختار  و  کیاست او ،که محمد حنفیه را مجوز قیام خود کرده  بود، انحرافی در شیعه به وجود آوردند و محمد حنفیه را مهدی موعود غایب دانستند.

هر وقت به کشته شدن مختار - این سردار زیرک و قدرتمند شیعه- فکر می کنم شدیداْ ناراحت می شوم و وقتی به یاد ترور شخصیتی او  می افتم بازهم غم وجودم را فرا می گیرد. اما به هرحال مختار مختار عمل می کرد. او اهل انتظار از جنس انتظار ائمه نبود و مورد سوء استفاده دشمنان واقع شد. خدارحمتش کند.

ترجیح دادم مطالب این نوشته سربسته بماند. برای درک بیشتر مطلب به متن مراتب شیعه بودن مراجعه نمایید. 

  • رضا کریمی

سالهاست که درباره تحریفات عاشورا سخنها گفته و نوشته اند اما یکی از مهمترین تحریفات فراموش شده است و آن پیچیده کردن و خاص کردن عاشوراست. عاشورا مردمی است اما مدعیان علم تحریف آن را محدود می خواهند. طوری که با گفتن جملاتی همچون شعور از شور مهمتر است حاشیه و متن جای خود را عوض کردند. متن اصلی کربلا کرب و بلاست و محور شخصیت حسین علیه السلام گریه است: من کشته اشکم هیچ کس من را یاد نکند جز آنکه می گرید (امالی شیخ صدوق). روشنفکران این سخن را نمی پسندند و برخی آن را مجعول می دانند. اما این تحلیل هماهنگ با کلیت عاشورا و کربلاست. مگر نه اینکه بهترین عزاداری این است که عزاداری باشد! یعنی گریه داشته باشد البته گریه ای که در مظلومیت حسین باشد. 
نمی توان انکار کرد که در عزاداری های عاشورایی تحریفات زیادی رخ داده اما این مراسم مذهبی یکی از کم تحریف ترین مراسمات ماست!! شاید این جمله عجیب و متعصبانه و عوامانه به نظر بیاید. اما اگر نتیجه تحریف را انحراف از مسیر اصلی به سوی هدف بدانیم، می بینیم که سلوک عاشورایی از بسیاری مراسمات و تلاشها بهتر و بیشتر ما را به مقصد می رساند! بسیاری جلسات، تجمعات، نوشته ها و توصیه ها بسیار علمی و حساب شده به نظر می رسند اما چقدر در زندگی توحیدی ما جریان دارند و در عبودیت (تسلیم امر الهی شدن) مثمر ثمر واقع می شوند؟ 
علت اینکه گفته اند سفینه حسین وسیع ترین و سریع ترین است این است که انسان در رنج آفریده شده و همه ما در کرب و بلا و گریه هستیم و لحظه ذبح با درجات پایین تر در زندگی همه رخ می دهد. اهل تسلیم مثل حسین علیه السلام با رضا به قضا دادن  با سرعت به سوی خدا می روند. ما به جای اعتراض به عاشورا سجده شکر به جا می آوریم! و می گوییم: الحمد الله علی عظیم رزیتی! می گوییم سلام بر اباعبدالله تا وقتی که شب و روز باقیست، در هر زیارت می خواهیم که این آخرین عهد ما نباشد. چرا؟ همه زمین ها کربلا وهمه ماهها محرم است و ما همه روز زیارت عاشورا می خوانیم چون همه روزها عاشوراست. مرحوم دولابی از این اصل نتیجه عجیبی می گیرند: لابد همه ما امام حسین هستیم! (مصباح الهدی، ص300). کربلا کرب و بلاست. حسین علیه السلام شبیه ترین اولیاء به مردم است و سفینه او سریعترین و راه او مردمی ترین، چون رنج رایجترین جریان زندگیست.

  • رضا کریمی

کجایی؟ اینجا!

چه زمانی؟ الان!

تو چی هستی؟ همین لحظه!

جنگجوی درون

  • رضا کریمی
کلید شخصیت امام حسین علیه اسلام مظلومیت است نه حماسه!

  • رضا کریمی
این گفت و گو در تالار بیداری اندیشه انجام شده است  و بدون هیچ گونه توضیحی ارائه می شود 

  • رضا کریمی

آیاتی که شیعیان برای اثبات خود به آن استناد می کنند فراوانند اما بدانید که فرمودند با سوره انا انزلناه با دشمنان ما مخاصمه کنید:

1. نزول در شب قدر مستمراً ادامه دارد: تنزل الملائکه و الروح فیها نه نزل الملائکه و الروح فیها

2. موضوع نزول ملائکه و روح ‹امر› است و بلکه من کل امر.

3. خدادر آیه 83 سوره نساء می گوید وقتی امری به شما می رسد اگر به جای افشاکردن آن را به رسول و اولی الامر رد کنید اهل استنباط آن را می فهمند.

نتیجه: امر بدون اولی الامر ضایع می شود و شب قدر بدون باطن آن معنا ندارد. امور شب های قدر بعد از سال 260 هجری را چه کسی تدبیر می کرد؟

دشمنان اولی الامر با چه رویی دشمنی با شب قدر را پنهان می کنند؟!

-----------------------------------------

کافی، کتاب حجت، باب در شأن انا انزلناه:

•         ای گروه شیعه با سوره انا انزلناه مخاصمه کنید که آن حجت خدا بر خلق بعد از رسول خداست و آن سید دینتان و نهایت علم ماست.

•         فضل ایمان مؤمن به انا انزلناه و تفسیرآن بر کسی که ایمان به آن ندارد مانند فضل انسان بر بهائم است.

•         آن دو نفر راز شب قدر را از رسول خدا شنیده اند و از آن وقت آن شب را با رعب می شناختند.

•         در نزد رسول الله و ائمه حدود اجمالی است و در شب های قدر حکم آنها می آید و به عبارتی زمان امر و آسانی ( برای اجرای احکام) می رسد.

•         شب قدر در هر سالی هست و بعد از مرگ رسول تمام نشده است و قبل از ایشان از زمان حضرت آدم هم بوده است.  درآن شب  امر یک سال نازل می شود. بلکه در هر روز  از علم خاص و مکنون عجیب و مخرون مثل شب قدر به ولی امر گفته می شود.

•         در سوره دخان هم بحث شب قدر است:‌شبی مبارک که در آن هر امر حکیمی جدا می شود ( و امور مجمل تفصیل داده می شوند).

•         همانطور که امر ناگزیرباید از آسمان تنزیل شود که اهل زمین با آن حکم کنند همینطور هم ناگزیر از یک والی هستیم.

  • رضا کریمی