تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

۷۶ مطلب با موضوع «هنروادبیات» ثبت شده است

بنا به اعلام کارگردان، سریال تلویزیونی میوه ممنوعه -که این روزها در حال پخش مجدد از تلویزیون است - بازسازی امروزی منظومه شیخ صنعان است.

حاج یونس فتوحی و شیخ صنعان شباهتهای زیادی دارند:

1.هر دو پیر پارسا و بسیار خوشنامی هستند

2. پیرانه سر، دلباخته  یک دختر می شوند

3. علی رغم شیفتگی و بی اختیاری در عشق، متوجه حال زار خود هستند و بنابراین به عجز و  لابه می افتند.

4. عاقبت به خیر می شوند و از بحران عشق پیری رهایی می یابند.

5.عامل تحول هر دو در اطرافیان آنهاست.

 اما عشق این دو تفاوتهای مهمی دارد که نحوه نگرش سنتی و جدید را نشان می دهد:

1.معشوق شیخ، ترسا (مسیحی) است و شرط شراب نوشی می گذارد ولی معشوق حاجی دختر تهرانی است که مانع عرفی و نه شرعی برای وصال دارد و شرط هایی مالی و خانوادگی مطرح می کند؛ آن هم با هدف انتقام از زخم هایی که خورده است.

2.شیخ صنعان وضعیتی به مراتب وخیم تر از حاج یونس دارد. طبل رسوایی او فراگیر است و حتی مرتکب افعال حرام می شود ولی حرام شرعی که حاجی مرتکب می شود فاش گویی حال خود با دیگران است!

3. دختر ترسا عاقبت الامر مسلمان می شود اما به عاقبت معنوی دختر تهرانی تصریحی نمی شود.

4. در سریال تلاش می شود تا عوامل روانشناسانه برای علت ماجرا بیان شود: کمبود محبت در خانواده و غرور از عوامل انحراف مسیر حاجی هستند. اما شروع ماجرای شیخ اسرارآمیز و ماورایی است: او خواب می بیند که بر بتی سجده می کند...

5.نکته مهم تر این است که آنچه که عامل تحول شیخ صنعان است دعوت به تضرع توسط یکی از مریدان اوست که موجب می شود شفاعت پیامبر شامل حالش شود. اما عامل تحول حاجی در معرض اعدام قرار گرفتن فرزندش است؛ او که تحمل مرگ فرزندش را ندارد تصمیم می گیرد خودش به جای او زندان برود و این آغاز سردشدن آتش عشق اوست...

به طور کلی میوه ممنوعه به معیارهای زمانه تن داده و از طرفی سرگذشتی کم خطرتر از شیخ صنعان روایت کرده است. عامل تحول حاجی امروزی تر و بشری تر است و بر عواطف عادی یک پدر تکیه می کند. اما به نظر می رسد که شیخ میوه وفاداری و دانایی یکی از باقیات صالحات خودش (مرید شیخ) را می برد که جمله مریدان را به تضرع جمعی چهل روزه وادار می کند

از تضرع کردن آن قوم پاک / در فلک افتاد جوششی صعبناک

همت مردان در تضرع آنها مصداق می یابد و نهایتاً نه شیخ و مریدان که پیامبر است که با «شفاعت» ماجرا را ختم به خیر می کند.

مصطفی گفت ای به همت بس بلند/ رو که شیخت را برون کردم ز بند

 

***

1.       حسن فتحی نشان داده که با ساختن پهلوانان نمی میرند، شب دهم، روشن تر از خاموشی و میوه ممنوعه دغدغه احیای میراث «خودی» را دارد ... قابل توجه کپی برداران هموطن و عاملین به نظریه «مرغ همسایه غاز است»!

2.       دکترمیرجلال الدین کزازی منظومه شیخ صنعان را در کتاب «پارسا و ترسا» شرح کرده است. در نوشتن این متن از این کتاب بهره بردم.

  • رضا کریمی

نماهنگ ایستاده ایم2 یک تفاوت مهم با نماهنگ «سپر» حامد زمانی دارد. ایستاده ایم 2 مانند ایستاده ایم1 احساسی و نمادین است. اما نماهنگ سپر دو روایت نمادین و واقعی دارد.

در نماهنگ ایستاده ایم2 ابتدا دختر بچه ای را می بینیم که خانواده اش عروسکش را به او می دهند و او می گوی گوهر شاد دلم خیلی برایت تنگ شده بود. سپس افراد مختلفی را می‌بینیم که هر یک به نوعی مشغول گذران اوقات خود هستند یکی با کار در دریا، زوج جوانی با تفریح و نوشیدن چای و کودکی با بازی فوتبال

  • رضا کریمی

    فیلم «پی.کی» به پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای هند تبدیل شده و در عین حال جزو متفاوت ترین آثاری است که تلاش کرد مفهوم تکثرگرایی دینی را با زبان سینما و همراه با جذابیت کمدی و رمانس به مخاطبین عرضه کند. بعد از فیلم «من خان هستم» که آن هم در مورد مذهب بود این بار هم بالیوود در مورد خدا فیلم ساخته است.
پی.کی موجودی فضایی است که در سفر به زمین دچار مشکلاتی می شود و ریموت کنترلش که برای بازگشت به سیاره‌اش نیاز دارد را می دزدند. او در ادامه متوجه می‌شود فردی به نام خدا می‌تواند مشکل او را حل کند. پس شروع می کند به جست و جوی خدا. تصویری از یکی از الهه های هندی را چاپ و تکثیر می کند و بین مردم به عنوان «گمشده» توزیع می کند. ناآشنایی او با اعتقادات عجیب مردم در برخی موارد خنده دار و کمدی می شود و در عین حال تماس  با اعتقادات متنوع و متکثر هندیان که هر کدام خدایی و اعتقادی متفاوت دارند او را به سوالاتی در مورد اینکه خدا کجاست؟

  • رضا کریمی

به سپیدی یک رؤیا، فاطمه سلیمانی ازندریانی، کتاب نیستان

وقتی با یک رمان در مورد یک شخصیت معنوی دینی روبرو می شویم چند پرسش مهم به ذهن می رسد:

1.معنوی بودن شخصیت رمان چقدر به تصویر کشیده شده است؟ 2.رمان بودن اثر چقدر به چشم می آید؟ 3. سندیت تاریخی اثر چقدر رعایت شده است؟

  • رضا کریمی

  «باد ما را خواهد برد» برگرفته از شعر فروغ فرخزاد است که می خواهد بگوید بدون عشق، باد در کمین ماست.
معشوق کیارستمی «زندگی» است و او در این فیلم و در دیگر آثارش مدام زندگی را به تصویر می کشد. ماجرای این فیلم این است که یک گروه مستندساز برای ضبط مراسم سوگواری روستایی به سراغ یک پیرزن در حال احتضار می روند. اما بیش از آنچه که فکرش را می کنند برای مرگ زن انتظار می کشند. در روستا به شدت زندگی در جریان است: به جز یکی از شخصیتهای گروه، بقیه بیکارند پس اصلا نمایش داده نمی شوند!، گویا در این زندگی به حساب نمی آیند! در روستا فقط زنان و بچه ها دیده می شوند و در فصل تابستان مردان جوان  اصلا حضور ندارند چون دائما در حال «کار» هستند، زنان هم در حال کار زنانه ( و به تعبیری در فیلم، در حال شغل سوم) هستند. تولد به راحتی رخ می دهد اما مرگ همچنان مهمانان روستا را به حال انتظار می گذارد

  • رضا کریمی

فیلم « #خانه_دوست_کجاست؟ » به #سهراب_سپهری تقدیم شده است.


سهراب سپهری می گوید: کودکی می بینی/
رفته از کاج بلندی بالا/ جوجه بردارد از لانه نور/ و از او می پرسی/خانه دوست کجاست؟


#عباس_کیارستمی در فیلمش پاسخ عرفانی تری دارد و می گوید: اگر کودکی باشی /پیرمردی می بینی/ خانه اش کنار درختی خشکیده/ پنجره می سازد از چوب درختان/ از او می پرسی/ خانه دوست کجاست؟/ با تو خواهد آمد شب هنگام/ با هم از کنار پنجره ها می گذرید/ خانه آنجاست که او تو را راه برد

  • رضا کریمی

  «من او» سرشار از مضامین دینی است: حجاب، رزق حلال، نماز، شخصیت درویش مصطفی و سیدمجتبی صفوی، شهید و شهادت. اما به نظر می رسد بیش از این محتوا و مضمون، فرم داستان است که اثر را مشهور کرده است طوری که در دیگر آثار رضا امیرخانی به این نحو تکرار نشده است.

از برخی اخبار و حواشی پیرامون نویسنده، می توان فهمید که برخی تعابیر و عناوین و ساختارهای داستانی آثار امیرخانی که دارای تازگی و خلاقیت هستند اتفاقی شکل گرفته اند تا با نگرش و آگاهی نویسنده. پس آیا بحث کردن در مورد این تعابیر و ساختارهای ادبی اشتغالی بیهوده است؟!

  • رضا کریمی

هشدار: ممکن است با خواندن این یادداشت داستان لو برود! 

پنجشنبه فیروزه ای درباره یک اردوی دانشجویان شاگرد اول دانشگاه در مشهد است که برخی دانشجویان درگیر زیارت و برخی درگیر مسائل مربوط به ازدواج و عشق خود هستند و برخی درگیر هردو! و نکته مهم مسئله زیارت حقیقی و سیر از ظاهر به سوی باطن و حقیقت زیارت است.

پرسشی که خواننده را تا پایان درگیر خود می کند. چرا پنجشنبه؟ و چرا فیروزه؟

  • رضا کریمی

  هنر انقلاب اسلامی اکنون با موضوع «جذابیت در رسانه دینی»[1] مواجه است شهید آوینی هم در دغدغه های خود متوجه موضوع «جذابیت در سینما»[2] بود و نوشت: جذابیت «شرط لازم» است، اما «کافی» نیست، چون شرط کافی نیست نمیتوان در باب آن حکمی مطلق صادرکرد. جذب تماشاگر نمیتواند همه‌ی هدف فیلمسازی باشد، اگرچه جاذبیت اولین شرطی است که اگر وجود نیابد، مفهوم فیلم محقق نمیشود. پس، از این واقعیت نمیتوان حکمی استخراج کرد مبنی بر تأیید آنچه اکنون در سینمای تجاری میگذرد.» بعد از این مسئله است که می پرسد: « تا کجا میتوان از جاذبیت‌های سینمایی سود برد؟ و آیا تماشاگر باید خود را به هر جاذبه‌ای در فیلم تسلیم کند؟». پاسخ به این پرسش دغدغه هنرمندان انقلاب اسلامی بوده و باز هم نیازمند پاسخ است. رسانه انقلاب اسلامی در کشاکش این مسئله قرار دارد که چگونه ضمن حفظ شریعت جذابیت را هم حفظ کرد؟ باید بپذیریم که این مسئله به سادگی قابل اجرا نیست و سختی شرایط در زمانه مدرن مزید بر علت شده است.

  • رضا کریمی

   فیلم Inkheart (قلب جوهری) داستان یک دختر و پدر با یک قدرت فصاحت است. آنها هرگاه کتابی را بلندخوانی می‌کند، شخصیتهای کتاب به دنیای واقعی دعوت می شوند. پدر (مورتیمور) یکبار که که کتاب Inkheart را بلندخوانی می‌کرد، شخصیت‌هایی را به دنیای خود وارد کرد ولی یکباره همسرش به جهان داخل کتاب رفت. شخصیت‌های منفی کتاب، او را تحت آزار قرار دادند و کتابش را نیز از وی ربودند. وی ۱۲ سال از عمر خود را همراه با دخترش مگی به دنبال Inkheart در تمامی کتاب‌فروشی‌ها گشت و پس از یافتن آن در یک کتابفروشی قدیمی دوباره شخصیت‌های داستان، زندگی او را دچار مشکل کردند. او در این ماجرای پر دردسر به همراه دخترش تلاش‌های فراوانی کرد تا بتواند همسرش را دوباره به زندگی واقعی بیاورد.

محور اصلی فیلم انسان فصیح است. فصیح کسی است که آنقدر خوب می خواند که می تواند شخصیتها را از کتاب درآورده و حیات ببخشد. علاوه بر این نکته محوری، در کنار روایت فانتزی و هالیوودی، مسائل مهمی در رابطه با نسبت نویسنده، نوشته و خواننده مطرح می شود: مسائلی مانند مقدار اختیار نویسنده در نوشته خود، نقش خواننده در فهم اثر، نحوه خواندن و قدرت کلمات ...

  • رضا کریمی