مهدی نصیری با کتاب تازه خود می گوید اثر غیبت حیرت است و عصر غیبت نمی تواند ظرف تحقق دولت و جامعه و تمدن تراز اسلام باشد و مراجعه به فقها مانند تیمم بدل از وضو است. پس امکان تحقق تمدن اسلامی در حد مطلوب وجود ندارد . همچنین نظریه «مشروط بودن ظهور به تحقق تمدن و جامعه سازی اسلامی» را رد می کند. نصیری در این کتاب به موضوعاتی که می تواند نظریه او را نقد کند نیز پاسخ می دهد؛ روایاتی که برتری قم در ظهور را ثابت می کنند نقد می کند و تقریر مشهور از قاعده لطف در غیبت را نمی پذیرد.
البته نصیری که در پایان این کتاب تکثر (که از مشهورات معرفت مدرن است) را توصیه و تجویز می کند که با دیدگاه انتقادی او به مدرنیته ناهماهنگ به نظر می رسد. همچنین تحلیل او درباره روایات «نهی از قیام قبل از قائم» قابل نقد است...
در این کتاب نویسنده بارها تأکید می کند که این ادعا به هیچ وجه نافی وظیفه اصلاحگری نیست و انقلاب اسلامی را قیامی در دفاع از کیان دین و مذهب می داند و دیدگاه او با دیدگاه مشهور منسوب به انجمن حجتیه در باب قعود و عدم قیام تفاوت اساسی دارد. او حتی به ولایت مطلقه بیش از ولایت مقیده فقیه گرایش دارد.
به طور کلی این کتاب دارای محتوایی بسیار چالش برانگیز و در عین حال مهم و حیاتی است و بحث و گفتگو و نقد درباره نظریه آن نهایتاً به حال شیعیان و ایرانیان و حکومت اسلامی مفید خواهد بود.
- ۰ نظر
- ۳۰۰ نمایش
کتاب ملاقات موسی و خضر (علیهما السلام) شرحی بر آیات ۶۰ تا ۸۲ سوره کهف با موضوع ملاقات حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) است. نویسنده که با نام عبدالله مستحسن معرفی شده است نکاتی در رابطه با بطن این ملاقات ارائه میکند و مانند دیگر کتابهای خود که درباره قصص قرآنی مانند ذوالقرنین نوشته است، بیش از همه سعی میکند از قصه برای رابطه با امام نتیجه گیری کند و حتی حدود یک سوم مطالب کتاب به موضوع نبوت و امامت ربط دارند نه قصه اصلی.
این کتاب اتفاق تازه ای در ورود عرفان به عرصه عمومی است و جنبه های مختلف داشته و آثار جدیدی بر جا خواهد گذاشت.
مستند مستشرق دومین اثر از سه گانه مسعود طاهری (پس از «شرقی» درباره ایزوتسو و پیش از مستند در دست تهیه درباره سید حسین نصر) است. این مستند نسبتاً طولانی، مفید و اندیشه محور است که سؤالات متنوع و مهمی مطرح می کند و پاسخ می دهد؛ با تماشای این اثر می فهمیم اصل اندیشه #هانری_کربن پرداختن به جنبه معنوی و باطنی اسلام از طریق فلسفه و عرفان به ویژه سهروردی و تشیع، فارغ از ساحت ظاهری و فقهی و سیاسی آن (شبیه تشیع اسماعیلیه) است.