کتاب «شعر و همزبانی» تألیف رضا داوری اردکانی در سال ۱۳۹۲ توسط نشر رستا منتشر شده است و آن را به نوعی میتوان ادامه و جلد دوم کتاب «شاعران در زمانه عسرت» نامید. در این کتاب نکات مهمی درباره ماهیت شعر و اشعار حافظ، مولوی، سعدی، اخوان، گوته و ادبیات روسیه میخوانیم ولی محوری ترین موضوع کتاب «حافظ» است و در بسیاری فصلهایی که درباره او نیست هم مقایسه با او صورت گرفته است.
- ۰ نظر
- ۳۱۵ نمایش
مستند مستشرق دومین اثر از سه گانه مسعود طاهری (پس از «شرقی» درباره ایزوتسو و پیش از مستند در دست تهیه درباره سید حسین نصر) است. این مستند نسبتاً طولانی، مفید و اندیشه محور است که سؤالات متنوع و مهمی مطرح می کند و پاسخ می دهد؛ با تماشای این اثر می فهمیم اصل اندیشه #هانری_کربن پرداختن به جنبه معنوی و باطنی اسلام از طریق فلسفه و عرفان به ویژه سهروردی و تشیع، فارغ از ساحت ظاهری و فقهی و سیاسی آن (شبیه تشیع اسماعیلیه) است.
رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان علمی (مهر97) دوباره حدیث محبوب خود را خواند: «بارها هم این حدیث شریف را خواندم که «العلمُ سُلطان» علم قدرت است». ایشان قبلا گفته بودند که: «جمله اى در نهج البلاغه هست که خیلى جمله ى پرمغزى است. میفرماید: «العلم سلطان»؛ علم اقتدار است. «سلطان» یعنى اقتدار، قدرت. «العلم سلطان من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»؛ علم اقتدار است. هر کس این قدرت را به چنگ آورد، میتواند تحکم کند؛ میتواند غلبه پیدا کند؛ هر کسى که این اقتدار را به دست نیاورد، «صیل علیه»؛ بر او غلبه پیدا خواهد شد؛ دیگران بر او قهر و غلبه پیدا میکنند؛ به او تحکم میکنند».
#رئیس_جمهور در در مراسم اختتامیه سی و یکمین جشنواره بین المللی خوارزمی درباره ماهیت علم نظر داد و گفت: «علم، علم است و به نوع تفکر و ایدئولوژی وصل نمیشود».
دکتر رضا داوری اردکانی در چند روز اخیر دوباره گفت که غرب مکر الهی نیست: «اخیراً از من پرسیده اند آیا پدید آمدن غرب مکر الهی نیست؟ پاسخ من این است که غرب در ۴۰۰ سال اخیر براساس اندیشه و تفکر و با ظهور اراده به قدرت، پدید آمده و بر جهان مسلط شده است. اسم مکار هم گمان نمی کنم در این دوران اسم غالب الهی باشد وانگهی یک تاریخ دو هزار و پانصد ساله یا پانصد ساله نمی تواند حاصل مکر خداوندی باشد»
وقتی از «شهر آرمانی» سخن می گوییم نباید از اهمیت مقاله دکتر داوری با عنوان «شهر و ساکنانش» غفلت کنیم. دکتر داوری معتقد است: مردمان شهر ها و خانه ها را متناسب با روحیه و اعتقاد و بر حسب قواعد زندگی خود بنا می کنند و اگر زمانه و نحوه زندگی مردمان تغییر یابد و بناهای شهرها بر جای باشد به آن بناها شأن دیگر می بخشد. او در این مقاله در بیان وضع جدید شهرها مشخصا می نویسد: