تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

#سیمرغ بهترین فیلم از #نگاه_ملی برازنده فیلم #۲۳_نفر است. #سینمای_ملی هم باید موضوع ملی داشته باشد و هم روایت ملی. این فیلم در لایه اول داستان ۲۳ اسیر نوجوان است و در لایه عمیق تر نگاهی متفکرانه درباره حضور آگاهانه افراد کوچک در جنگ است و تلاش می کند این پرسش را تکرار کند که بزرگ کیست و کوچک کیست؟ 
در اینجا نه فیلمی شعاری می بینیم و نه برخلاف برخی آثار دفاع مقدس موضوعات چالش برانگیز داخلی مطرح می شوند حتی نگرش به عراقی ها کاملاً سیاه نیست و در کنار نمایش خشونت و ظلم‌ بر اسرا جنبه های سفید برخی زندانبانان و ژنرال های عراقی هم دیده می شود و حتی زندگی در بازداشتگاه کاملاً تلخ نیست و رنگ آن خاکستری است و طنز به آن آمیخته شده و جشن پیروزی هم وجود دارد و شکنجه ها از دور به گوش می رسند و کتک خوردن بچه ها ناگوار است اما خشونت آمیز نیست. این نحوه روایت، نوجوانان و خانواده ها را هم مخاطب فیلم می کند تا فیلم #محدودیت_سنی نداشته باشد و همه مردم ایران و خانواده ها آن را ببینند. 
در این فیلم ما با یک اسطوره آرمانی روبرو نیستیم بلکه ماجرا واقعی و روایت وفادارانه است. کارگردانی هم حرفه ای است و قاب بندی و بازی های نابازیگران و موسیقی #آریا_عظیمی_نژاد، دیالوگها و سیر فیلمنامه باورپذیر و غیرشعاری و بلکه جذاب و گیراست و حتی #مسعود_فراستی سخت پسند را هم به ستایش واداشته است. 

تأثیرپذیری فیلم از کتاب خواندنی #آن_23_نفر هم مشهود است. گرچه فیلم برخلاف کتاب سعی کرده از خاطرات کرمانی #احمد_یوسف_زاده فراتر برود و اساساً خیلی وارد شناسنامه و شخصیت 23نفر نشده است و همه را با نگاه ملی دیده است اما محورهای کلیدی مشترکی در هر دو به چشم می خورد. مثلاً مفهوم بزرگ شدن در فیلم و کتاب به صورت پررنگی وجود دارد چنانچه پایان کتاب آزادی نیست بزرگ شدن است و روییدن لایه نازکی موی نرم و سیاه در سطح صورت یک نوجوان نشان از مرد شدن در شرایط سخت دارد و این بزرگ شدن به شکلی دیگر مورد توجه کارگردان است. یا بیان اینکه سیلی و اسارت ملازم یکدیگرند (ص108) به شکل ویژه ای در فیلم بارها دیده می شود و یا صدای کابل خوردن اسرا (ص173) هم در کتاب و هم در فیلم توصیف شده است.
مشاور کارگردان #ابراهیم_حاتمی_کیا است اما #مهدی_جعفری فیلم چالشی نساخته، برخلاف حاتمی کیا که در آثارش در عین پرداختن به موضوعات مهم، درگیری و جدل نسل ها و جناحها و نمایش خائنین و انتقاد از نقاط سیاه (که در جای خود لازم است) را در روایتش قرار می دهد و از آشکار کردن تردیدها و تزلزل ها ابایی ندارد... اما جعفری حتی داستان نفر ۲۴ام را پررنگ می کند تا او را از خیانت تبرئه کند و خاک وطن‌را در لباس بچه ها فرو می کند ‌و در زمین عراق بر زمین می ریزد، اختلاف و درگیری بچه ها را زود ختم به خیر می کند و اختلاف روش آنها را سریعا به وحدت تبدیل می کند؛ چنانچه که دستهای هم پیمان برهم‌نهاده پوستر فیلم شده است، اینجاست که برخلاف برخی تصورات، حمایت #سازمان_اوج نگرش و‌منش جناحی ندارد و این ویژگی هاست که یک موضوع ملی را به یک سینمای ملی ارتقا می دهد.
علاوه بر این از همان ابتدا این پرسش شبهه گون مطرح می شود و در انتها دوباره تکرار می شود که جنگ جای بچه ها نیست! و کوچک در جنگ چه می کند؟ و بارها با زبان و با تصویر تلاش می شود که برای پاسخ به این پرسش فکر کنیم که آیا جنگ منتظر می ماند بچه ها بزرگ شوند؟ اصلاً کوچک یعنی کی؟  بزرگ یعنی کی؟ و آدم کی بزرگ می شود؟

  • رضا کریمی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی