#ماجرای_نیمروز داستان سال آتش و خون است؛ سال نفوذی ها؛ داستان بحران سال ۶۰ ودفاع تلویحی از سال ۶۷.
در مورد منافقین و سازمان مجاهدین خلق در سالهای اخیر فیلمهایی ساخته شده اند: سیانور، امکانمینا... سریال های پروانه و ارمغان تاریکی... و ماجرای نیمروز.
این فیلمبا ساختار سرد جنگ سرد ولی با جذابیت از منظر مأموران امنیتی، مشکلات حفظ کشور در بحران را در ابعاد مختلف نمایش می دهد.
این یک فیلم امنیتی ومعمایی است و طبعا در لایهی اول این یک درام پلیسی است که حتی اگر فرض کنیم مخاطب ما هیچ اطلاعی از تاریخ معاصر ایران ندارد، می تواند داستان را دنبال کند و به هیجان بیاید و با آن سرگرم شود.
مانند صحنه های لبخند خشکیده در مواجهه پسر با دختر همکلاسی در خانهتیمی، ترور خواهر توسط خواهر و کشف ناگهان ایست بازرسی ساختگی.
اما معما و کشف رازها در لایه های عمیق تری همکاربرد دارد:
شک بهدیگران، نفوذ ونفاق از مفاهیم قابل بحث در چنین سینمایی هستند. نفاق از کلمات کلیدی در قرآن است و به قول قرآن در مؤمنین دودستگی ایجاد می کند. چون تشخیص سخت است. این وضعیت یک تراژدی و برادرکشی است شبیه خاطره حاتمی کیا از کرمانشاه در عملیات مرصاد که بهدلیل شباهت دوست و دشمن، مورد سوءظن قرار گرفت.
در اینمیان، قصه علاقه مأمور امنیتی به همکلاسی سابق و فعال سازمانی فعلی هم با یک پایان غیرمترقبه، تلنگر خوبی به مخاطب می زند. این تلنگر تقابل عشق با تکلیف و اعتقاد و سرانجام تراژیک آن را به تصویر می کشد؛ آنجا که وقتی می گوید «درد دارم» معلوم نیست درد گلوله است یا درد شکست عشق!
سرانجام هم در درگیری پایانی، یک کودک زنده در میان اجساد خانه تیمی پیدا می شود و در حالی که در آغوش یک مأمور است یکی می گوید: پسر رجوی!
«یک گروه» (پاسداران انقلاب) قهرمانان ماجرای نیمروز هستند و درست به همین علت است که به نظرم بازیگر نقش اول این فیلم معلوم نیست و همه پاسداران انقلاب نقش اول فیلم هستند.
این گروه در مواجهه با نفاق یک اندیشه ندارند برخی عملیاتی و ضربتی، برخی با شک و سوءظن و برخی قائل به مواجهه فرهنگی هستند.
این فیلم در مورد ماهیت نفوذ و نفاق سال ۶۰ تحلیل مفصلی ارائه نمی دهد و به بیان سریع ومختصر بسنده می کند شاید چون #محمد_حسین_مهدویان می خواهد بیان و زبان اثر سینمایی باقی بماند.
انتقاد از سیاستهای دوگانه غرب حین تماشای خبر تلویزیون درباره تبریک فرانسوا میتران به انتخاب رجایی یکی از این اشارات است و نیز مقایسه بین ضرورت اهمیت جنگ سرد وجنگ نظامی. تحلیل سریع و مختصر سازمان مجاهدین خلق از تحلیلهای قابل توجه است؛ آنجا که برای گشت زنی به دنبال خانه تیمی هستند و #یک_سؤال_مهم از عامل شناسایی می پرسند: از (خیابان) #پاسداران راه داره یا (خیابان) شریعتی؟ و پاسخ می دهد از #شریعتی (منبع فکری بسیاری مجاهدین ایدئولوژیک) راه نداره!
- ۳۲۹ نمایش