
پسر یک ونیم ساله ام مثل بسیاری کودکان گاهی فیلمهای شلوغ و پرسروصدا را نگاه می کند. این مهم نیست. برایم جالب بود وقتی مات و مبهوت «رنگ خدا»ست. هر وقت متوجه پخش فیلم ضبط شده آن از طرف مادرش می شود بی اختیار از اسباب بازی ها، غذا و ما دل می برد و به حرکات لطیف فیلم دل می سپرد! شاید این نشانه ای است از فطری بودن ساخته هنرمندانه مجید مجیدی. گندمزارها، درختان سبز، بازیگری اهل دل، روابط انسانی، گریه های معصومانه، پرنده ها، موسیقی طبیعی جنگل ... همه چیز لطیف و فطری است. فیلم مجیدی را نباید بسان فیلم های جشنواره ای دانست که بدون نقد و منتقد قابل هضم نیستند. رنگ خدا که به هر چیزی بخورد دلهای زنگار نگرفته را جلب می کند. صبغه الله و من احسن من الله صبغه!