تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

امروز دهم ذی الحجه و عید قربان است.

خدا ذبح عاشورای ذی الحجه را به ذبح عظیم عاشورای محرم تبدیل کرد. چه کسی می گوید حسین علیه السلام حجش را نیمه تمام گذاشت؟ بلکه یک ماه بعد حج ابراهیم را تمام کرد! او قربانی نکرد و مکه را ترک نمود تا خودش بزرگترین قربانی تاریخ باشد. مگر نه اینکه وقتی ابراهیم علیه السلام پسرش را با پیشانی به خاک گذاشت  خدا گفت : و فدیناه بذبح عظیم (صافات/107).

---------------------------------------

این مطلب را دوستم علی در حاشیه مطلب «حسین حجش را نیمه تمام نگذاشت» فرستاد.

می‌گویند دو ادیب فاضل که عمر خود را در بحث و درس و مطالعه و مکاشفه سپری کرده بودند، روزی اندر مقصود حضرت حافظ از این بیت:

مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد

با یکدیگر گفتگو می‌کردند و در نهایت برداشت آنها از این بیت آن شد که منظور خواجه شیراز از پیر مغان همانا حضرت مولا علی (ع) بوده و منظور از شیخ همانا حضرت آدم ابوالبشر. بدین ترتیب حضرت حافظ خواسته است به آدم ابوالبشر بگوید که از آن‌رو مرید مولا علی است که آدم در بهشت وعده داد که به سراغ میوه ممنوعه (گندم) نرود ولی رفت اما مولا علی در تمام عمر خود هیچگاه از نان گندم تناول نکرد و همواره نان جوین می‌خورد.
القصه چندی بگذشت و یکی از آن دو ادیب رخ در نقاب خاک کشید. مدتی بعد شبی به خواب دوستش آمد و گفت که در عالم برزخ حضرت حافظ را ملاقات کرده و منظورش از بیت مذکور را جویا شده است. و لسان‌الغیب در پاسخ گفته که تفسیر آنان از این بیت ناصواب بوده است و سپس به بیان مقصود خود پرداخته بود که:
مراد از پیر مغان همانا سیدالشهدا امام حسین (ع) است و شیخ همانا حضرت ابراهیم خلیل. چرا که ابراهیم به خداوند وعده داد که اسماعیلش را قربانی کند و امام حسین نه‌ تنها فرزندانش را به قربانگاه برد، که خود را نیز قربانی نمود.

  • رضا کریمی

نظرات (۴)

متن هوشمندانه و زیبا بود و بسی غم دار
سلام بر شما دوست گرامی:

پیشاپیش عید ولایت را به شما و مسلمانان جهان تبریک عرض می نمایم.

علی در عرش بالا بی نظیر است ***** عـلی بـر عـالم و آدم امـیـر اسـت
بـه عـشق نام مــولایـم نــوشـتـم ***** چه عیدی بهتر از عید غدیر است؟

*******************************************************

متأسفانه اکثر علمای اهل سنت و وهابیت و خصوصاً علمایی که در کانالهای ماهواره ای به بحث مسائل مذهبی می پردازند، قائل به این هستند که پیامبر اکرم (ص) در حدیث ثقلین، امر به تمسک به قرآن و سنت خویش کرده است!!! آنها غافل از این مسئله هستند که هم قرآن و هم سنت رسول الله (ص) نیاز به مبیّن دارد. زیرا ما در حال حاضر، در عصر رسول الله (ص) زندگی نمی کنیم و ۱۴ قرن با زمان حیاتش فاصله داریم! خدا می داند در این مدت، چه تغییرات و بدعتها در سنت پیامبر انجام نشده است!!! از طرفی اهل سنت در احکام و فروع و مسائل دین با ما شیعیان تفاوت زیادی دارند، لذا در سنت باهم اختلاف داریم. بنابراین سنت، نیاز به شارح و مبین دارد و از طرفی چون خودِ قرآن نیز نیاز به مبین دارد، پس این دو به تنهایی نمی توانند در کنار هم باشند! زیرا نه قرآن می تونه سنت را تبیین کنه و نه سنت قرآن را؛

با مقاله ای با عنوان زیر به روزیم!

کتاب الله و سنتی! یا کتاب الله و عترتی؟!
http://imam-ali-mola.blogfa.com/post-26.aspx

*******************************************************

منتظر حضورتان هستیم.

یا علی...

می‌گویند دو ادیب فاضل که عمر خود را در بحث و درس و مطالعه و مکاشفه سپری کرده بودند، روزی اندر مقصود حضرت حافظ از این بیت:

مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد

با یکدیگر گفتگو می‌کردند و در نهایت برداشت آنها از این بیت آن شد که منظور خواجه شیراز از پیر مغان همانا حضرت مولا علی (ع) بوده و منظور از شیخ همانا حضرت آدم ابوالبشر. بدین ترتیب حضرت حافظ خواسته است به آدم ابوالبشر بگوید که از آن‌رو مرید مولا علی است که آدم در بهشت وعده داد که به سراغ میوه ممنوعه (گندم) نرود ولی رفت اما مولا علی در تمام عمر خود هیچگاه از نان گندم تناول نکرد و همواره نان جوین می‌خورد.
القصه چندی بگذشت و یکی از آن دو ادیب رخ در نقاب خاک کشید. مدتی بعد شبی به خواب دوستش آمد و گفت که در عالم برزخ حضرت حافظ را ملاقات کرده و منظورش از بیت مذکور را جویا شده است. و لسان‌الغیب در پاسخ گفته که تفسیر آنان از این بیت ناصواب بوده است و سپس به بیان مقصود خود پرداخته بود که:
مراد از پیر مغان همانا سیدالشهدا امام حسین (ع) است و شیخ همانا حضرت ابراهیم خلیل. چرا که ابراهیم به خداوند وعده داد که اسماعیلش را قربانی کند و امام حسین نه‌ تنها فرزندانش را به قربانگاه برد، که خود را نیز قربانی نمود.
آقا حسین اگر می شود کمی درباره آداب عزاداری و خدمت به عزادارن سیدالشهدا واحترام گذاشتن به دیگران در تکیه حضرت ابوالفضل به برخی یاد دهید چند شب پیش به طرف آبدارخانه رفتم تا آب بخورم بعد از من یکی از این بچه های تکیه که در به پذیرایی از عزادران هم می پردازد بعد از من آمد و با آن لیوانی که من آب خورده بود کمی آب ریخت و آب آن را دوباره ریخت انگار که من بیماری خطرناکی داشتم که با آن لیوان به او منتقل می شود از این حرکت او دلم شکست حداقل در خیمه حسین (ع)از این حرکات خوداری کنند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی