به نظر من وقتی یک واقعه ای تکرار می شود باید این تکرار را نشانه ای برای ویژگی های مردمان این عصر تلقی کرد. چرا فرار از زندان این قدر سوژه جذابی است؟ و این همه سینما و تلویزیون به آن توجه نشان داده است؟
مردم دوست ندارند زندانی باشند و اگر در زندان باشند آرزوی آزادی دارند. اما فرار از زندان برای عصر جدید محوریت پیدا کرده است و در هیچ دوره ای از تاریخ همچون تاریخ معاصر داستان آن برای مردم جذاب نبوده است. بشر مدرن آزادی خواه است و این آزادی را می توان فرار از زندان معنا کرد.
این سریال در کنار مایه اصلی خود (یعنی اکشن و خشونت) نکات روانشناسی، مذهبی، جامعه شناسی جذابی دارد. نکته جالب این است که می گویند ایدهٔ داستان فرار از زندان را تهیهکنندهای به سازنده فیلم داده و او میخواست سریالی اکشن با داستانی بر این مبنا که مردی برای فراری دادن برادرش از زندان، خودش را به زندان میاندازد، بسازد. به نظر او این ایدهٔ خوبی بود، ولی فکر کرد که چرا باید کسی برادرش را از زندان فراری بدهد و به این ترتیب داستان محکومیت به ناحق شکل گرفت! یعنی ایده اصلی «فرار از زندان» بوده و ایده «محکومیت ناحق» فرع بر ایده اصلی است!
در سریال پرطرفدار Prison Break (شکست حصر یا فرار از زندان) که با وجود انبوه فیمها و سریال هایی که با مضمون مشابه ساخته شده اند همچنان پرمخاطب بود ما با گسترش معنای زندان مواجه هستیم. این سریال 4 فصل دارد: فصل اول ماجرای فرار از زندان یک ایالت در آمریکاست. فصل دوم فراری ها در آمریکا مشغول فرار هستند اما همچنان نام سریال مشابه فصل اول است. آیا این یعنی آمریکا زندان بزرگ است؟ فصل سوم ماجرای فرار از زندانی در پاناماست ولی در فصل چهارم بازهم زندانی درکار نیست. این بار قهرمانان فیلم تصمیم می گیرند به جای فرار حمله کنند. مبارزه با کسانی که مردم را زندانی می خواهند و آمریکا را تسخیر کرده اند. قهرمان فیلم در پایان می گوید: بالاخره آزاد شدیم! این مهمترین پیام است. اما فراموش نکنیم که مفهوم آزادی را در کنار مفهوم زندان باید تفسیر کرد.
- ۵۲۲ نمایش
اما در در مورد خودم : خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم