اتفاق مهمی که در بحث نرمش قهرمانانه توسط رهبر انقلاب مطرح شد اشاره به آیه 16ام سوره انفال بود که به نظرم می تواند به عنوان معیار نرمش در میدان مبارزه مورد استناد قرار گیرد: مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلى فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله...
شایسته است در مورد این آیه فراوان پژوهش کرد و تحلیل مبسوطی ارائه نمود. مطابق این آیه در زمان نزدیک شدن کفار کسی نمی تواند به دشمن پشت کند مگر دردو صورت، اول: برای کنارکشیدن به منظور جنگیدن و دوم پیوستن به گروهی دیگر. در غیراین دو صورت پشت کننده به دشمن متحمل غضب الهی می شود.
به نظرم تدبر در این دو استثناء می تواند مفهوم نرمش در برابر دشمن را تبیین کند. در یک حالت تدبیرجنگی به کار می رود و مبارز به مواضع دیگر منحرف می شود تا بجنگد. در این حالت انحراف برای جنگ است و ما در اینجا نمی جنگیم تا بتوانیم در جای دیگر بجنگیم. تدابیر و انچه که این روزها دیپلماسی نامیده می شود را باید با واژه قرآنی «تحرّف» تبیین کرد. در حالت دیگر پشت کردن به دشمن، برای جنگیدن گروهی است؛ یعنی: من نمی جنگم تا ما بجنگیم. می بینیم که هر دو استثنا نهایتاً روش هایی برای جنگیدن هستند و در ظاهر فرار محسوب می شوند.
فقط پیامبر مکلف بود که حتی در تنهایی بجنگد: فَقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلَّا نَفْسَک(نساء/84) ولی امامان ما وقتی گروه همراه نمی یافتند دست از مبارزه می کشیدند و برای توجیه این نجنگیدن به همین آیه استناد شده است[1]. در دوران تنهایی باید صلح کرد ، چنانچه که امام حسن علیه السلام اینگونه بود. اولین بار هم اصطلاح نرمش قهرمانانه ذیل کتاب صلح امام حسن علیه السلام به کار رفت. اما اکنون نیاز هست تا این واژه دقیقاً تبیین شود.
در کلام رهبری نرمش قهرمانانه به معناى مانور هنرمندانه براى دست یافتن به مقصود است؛ به معناى این است که سالک راه خدا - در هر نوع سلوکى - به سمت آرمانهاى گوناگون و متنوّع اسلامى که حرکت میکند، به هر شکلى و به هر نحوى هست، باید از شیوههاى متنوّع استفاده کند. البته همانطور که ایشان از قرآن سخن می گویند این روشها – اگر ظاهری عقب نشینانه داشته باشد- باید در صورتهای مورد اشاره قرار گیرند. در غیراینصورت مصداق نرمش ذلیلانه هستند و مستوجب غضب الهی.
- ۶۵۰ نمایش