برخی از جلسات حافظ خوانی در کتابخانه امیرکبیر با حضور دکتر محمدمهدی حاتمی، استاد منوچهر پروینی و اینجانب
جلسه اول: اندیشه حافظ1
- ۰ نظر
- ۳۲۵ نمایش
برخی از جلسات حافظ خوانی در کتابخانه امیرکبیر با حضور دکتر محمدمهدی حاتمی، استاد منوچهر پروینی و اینجانب
جلسه اول: اندیشه حافظ1
مرحوم #دولابی می گفت: خدا هنوز دستش در آب و گل است(مصباح الهدی,ص 359)
گاهی طینتی ناخالص و حتی کافرانه به ما داده شده و عملمان بی اثر است. اگر بیچاره و مستضعف باشیم عقاب نمی شویم ولی اگر شناخت داشتیم ولی به تکلیفمان (ولو دعاکردن) عمل نکردیم مسئول هستیم.
مگر نه اینکه طینت های کافر و مؤمن با هم مخلوط شده اند و مگر نه اینکه خدا زنده (مومن) را از مرده (کافر) بیرون می کشد؟
از واژهی کار چند معنی به ذهن متبادر میشود:
1. عمل: عمل در ادامهی علم و آگاهی است. یعنی انسان آنچه را در وجود خود دارد محقق کند. شاید هم به تعبیری میتوان گفت عمل اعم از «اشتغال» است. هر عملی اشتغال نیست ولی هر اشتغالی نوعی عمل کردن است. برخی از اعمال آدمی مستلزم اشتغال و از بین رفتن فراغت نیست و لذا در صورت بیعملی اطلاق بیکاری هم در مورد آن معنا ندارد، مانند اثرگذاریهای روانی و اعتقادی انسانها بر یکدیگر که نوعی عمل بر دیگران است. یا در مثال دیگر، قرآن کسانی که صبر کردند و نیز متوکلین را هم از عاملین میداند: نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِین الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (عنکبوت/58و59) در حالی که صبر و توکل در واقعیت خارجی چیزی را اشغال نمیکنند. صبر و توکل، عمل هستند چون محققکنندهی شاکلهی درونی بوده و بر «غیر» مؤثر واقع میشوند.