فیلم Breakdown یک فیلم کوتاه و منحصربه فرد از آلفرد هیچکاک است که با کارنامه سینمایی این کارگردان مشهور کاملاً تفاوت دارد. Breakdown یعنی چه؟ بهتر است اول ماجرا را بفهمیم.
داستان از گریه یک کارمند در مقابل صاحب کارش شروع می شود که التماس می کند او را اخراج نکند اما صاحب شرکت که قهرمان داستان است به هیچ وجه تأثیر نمی پذیرد و حتی از اینکه یک مرد با گریه کردن خود را ذلیل کند بسیار انتقاد می کند. روز بعد مرد در حال رانندگی در جنگل با تعدادی کارگر در حال کار تصادف شدیدی می کند و مدتی بعد ما با صحنه ای پر از سکوت مواجه می شویم که در آن همه بی حرکت افتاده و مرده اند و تنها صدای مرد به گوش تماشاگران می رسد که درون ماشین افتاده، بدون اینکه بتواند کوچکترین حرکتی کند و حتی پلک هایش را ببندد و باز کند. لحظات سختی است و مرد بدون هیچ توانی تنها خود را دلداری می دهد و منتظر کمک می شود. مدتی بعد چند نفر سر می رسند و مرد با خود فکر می کند که کمک رسید اما آنها دزد هستند و به تصور اینکه مرده دیده اند او را می گردند و جیب هایش را خالی می کنند و می روند. مرد سعی می کند با سختی ها مبارزه کند و ما مدام صدایش را می شنویم که به خود دلداری می دهد. مرد نگران است که چگونه به دیگران بفهماند که هنوز نمرده است. ناگهان متوجه می شود انگشت کوچک دستش را می تواند به آرامی تکان بدهد پس امیدوار می شود که دیگران آن را ببینند. چندی می گذرد و گروه امداد می رسند و او را بلند می کنند ولی به انگشتش توجه نمی کنند و او را سوار آمبولانس می کنند تا به سردخانه برسد. در راه باز هم صدای مرد می آید که با خود کی گوید وقتی من را روی برانکارد بگذارند با انگشتم ضربه می زنم تا صدایم را بشنوند. وقتی به سردخانه می رسد متوجه می شود چرخ برانکارد صدا می دهد طوری که صدای ضربات کوچک انگشتش را کاملاً محو کرده است. مرد بسیار ناراحت می شود. او را در اتاقی می گذارند و می گویند بگذارید تا فردا دکتر گواهی فوت را صادر کند. صدای مرد در تنهایی شبانه به گوش می رسد که هنوز در حال مقاومت است و به خود می گوید فردا دکتر حتماٌ همه جای بدنم را نگاه می کند و لابد تکان خوردن انگشتم را می بیند پس تا فردا من نجات پیدا می کنم. صبح که دکتر روی سر جسد حاضر می شود و شروع به معاینه می کند مرد خوشحال فرصت را غنیمت می داند تا انگشتش را تکان بدهد اما در کمال ناباوری می گوید چرا نمی توانم؟ و بعد دوربین انگشتش را نشان می دهد که از دیشب هنگام جابجایی زیر بدنش گیر کرده است! در اینجا مرد فرو می شکند و بعد دکتر می گوید بله این مرده است! و مرد با شنیدن این جمله در درونش شروع به داد زدن می کند که کمکم کنید من نمردم! من نمردم! وقتی دکتر می خواهد پارچه سفید را روی صورت جسد بکشد ما از دریچه نگاه مرد می بینیم که دکتر به چهره بی حرکت او (یعنی به دوربین) دقیق نگاه می کند و شیشه دوربین کمی مات می شود. در این لحظه دکتر با تعجب می گوید این زنده است! و بعد دوربین چهره مرد را نشان می دهد که چشمانش از شدت تضرع پر از اشک شده است! گریه چیزی که مرد آن را نشانه ذلت می دانست عامل نجاتش می شود. آلفرد هیچکاک هم در مقدمه ای بر فیلم جلوی دوربین ظاهر می شود و در باب گریه صحبت کوتاهی می کند.
کارشناسان در ترجمه Breakdown هر یک صحبتی کردند. Break یعنی شکستن و بعضی گفتند نام فیلم ورشکسته است و بعضی گفتند شکست غیر تجاری و بهتر است. معنی تحت اللفظی این عبارت فروشکستن است و من ادعا می کنم بدیل این لغت در فرهنگ اسلامی را می توان واژه ای دانست که در قرآن هدف بلایا و سختی ها عنوان شده است: تضرع. Breakdown یعنی تضرع و این معنوی ترین فیلم کارگردان سینمای دلهره و تعلیق است و شاید تنها فیلم معنوی او!
