تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

۳۹ مطلب با موضوع «حوادث واقعه» ثبت شده است

نیل پستمن کتابی دارد با عنوان «نقش رسانه‌های تصویری در زوال دوران کودکی» و در فصل دوم کتابش، به زوال دوران کودکی از آغاز افول آن تا به‌وجودآمدن پیربچه یا بزرگ‌سال کودک‌صفت می‌پردازد...

ادامه مطلبم را در سایت "متن زندگی"که پرونده در باب تبلیغات در رسانه را منتشر کرده استبا عنوان نقش پیام های بازرگانی در زوال دوران کودکی  بخوانید.

  • رضا کریمی

در یک شب سرد زمستانی ، توی خیابان نوبهار (همشهریان من این خیابان را خوب می شناسند!) دختر و پسری وسط بلوار روی صندلی لم داده بودند و بستنی می خوردند!  تعجب کردم که چه گرمایی اینها را از سرمای بیرون غافل کرده است! به یاد کودکی ام افتادم که تابستان فصل بستنی بود و در زمستان قنادی ها – که محل اصلی فروش بستنی بودند- فقط شیرینی می فروختند. اما حالا ذائقه مردم تغییر کرده است؟! گویا گرما و سرمای گذشته با اکنون متفاوت شده است. اصلاً در تابستان مردم بدون کولر آبی و گازی چطور تابستان ها را از سر می گذراندند؟!

 فکر می کنم به طورکلی گرمای روزگار روبه افزایش باشد، چنانچه که از حافظه مردان مسن می شنوم که زمستان قدیم بسیار سردتر از حالابوده است. از جغرافیدانان هم در رسانه ها خوانده ام که زمین روبه گرم شدن Global Warming پیش می رود و این  معضل زیست محیطی دنیای آینده است! آیا گازهای گلخانه ای یا مصرف بی رویه سوخت سبب این حادثه است یا در پس پرده این علل علت العللی هم نهفته است؟

چه خبر شده است؟ در جهانی که سرعت و حرص فراوان است گرما هم فروان شده است؟ قلبها بیشتر می تپند و آرامش از ما دور شده است.  این روزها اخبار نار و حمیم و حریق فروانند، با خودتان فکر کرده اید که چرا جهنم آتشین است و در آن لا یَذُوقُونَ فیها بَرْداً وَ لا شَراباً (نبأ/24)؟

هوا بس ناجوانمردانه گرم است...

  • رضا کریمی

اتفاق مهمی که در بحث نرمش قهرمانانه توسط رهبر انقلاب مطرح شد اشاره به آیه 16ام سوره انفال بود که به نظرم می تواند به عنوان معیار نرمش در میدان مبارزه مورد استناد قرار گیرد:  مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلى فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله...

 شایسته است در مورد این آیه فراوان پژوهش کرد و تحلیل مبسوطی ارائه نمود. مطابق این آیه در زمان نزدیک شدن کفار کسی نمی تواند به دشمن پشت کند مگر دردو صورت، اول: برای کنارکشیدن به منظور جنگیدن و دوم پیوستن به گروهی دیگر. در غیراین دو صورت پشت کننده به دشمن متحمل غضب الهی می شود.

به نظرم تدبر در این دو استثناء می تواند مفهوم نرمش در برابر دشمن را تبیین کند. در یک حالت تدبیرجنگی به کار می رود و مبارز به مواضع دیگر منحرف می شود تا بجنگد. در این حالت انحراف برای جنگ است و ما در اینجا نمی جنگیم تا بتوانیم در جای دیگر بجنگیم. تدابیر و انچه که این روزها دیپلماسی نامیده می شود را باید با واژه قرآنی «تحرّف» تبیین کرد.  در حالت دیگر پشت کردن به دشمن، برای جنگیدن گروهی است؛ یعنی: من نمی جنگم تا ما بجنگیم. می بینیم که هر دو استثنا نهایتاً روش هایی برای جنگیدن هستند و در ظاهر فرار محسوب می شوند.

فقط پیامبر مکلف بود که حتی در تنهایی بجنگد: فَقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلَّا نَفْسَک(نساء/84) ولی امامان ما وقتی گروه همراه نمی یافتند دست از مبارزه می کشیدند و برای توجیه این نجنگیدن به همین آیه استناد شده است[1]. در دوران تنهایی باید صلح کرد ، چنانچه که امام حسن علیه السلام اینگونه بود. اولین بار هم اصطلاح نرمش قهرمانانه ذیل کتاب صلح امام حسن علیه السلام به کار رفت. اما اکنون نیاز هست تا این واژه دقیقاً تبیین شود.

در کلام رهبری نرمش قهرمانانه به معناى مانور هنرمندانه براى دست یافتن به مقصود است؛ به معناى این است که سالک راه خدا - در هر نوع سلوکى - به سمت آرمانهاى گوناگون و متنوّع اسلامى که حرکت میکند، به هر شکلى و به هر نحوى هست، باید از شیوه‌هاى متنوّع استفاده کند. البته همانطور که ایشان از قرآن سخن می گویند این روشها – اگر ظاهری عقب نشینانه داشته باشد- باید در صورتهای مورد اشاره قرار گیرند. در غیراینصورت مصداق نرمش ذلیلانه هستند و مستوجب غضب الهی.



[1]    البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص: 662

  • رضا کریمی

مجله سروش (شماره1580) با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی در مورد برنامه معرفت که جمعه ها از شبکه4سیما پخش می شود مصاحبه کرده است. دینانی گفته که تا لحظه نشستن بر روی صندلی از موضوع برنامه خبر ندارم! روش تدریس او در کلاسهای درسی دانشگاه هم همین بداهه گویی است. البته این روش نشان از فقدان روحیه پژوهشی استاد دارد که حتی در دانشگاه هم احساس می شود. پژوهشی بودن آفاتی دارد و بداهه گویی آفاتی دیگر. دینانی در مصاحبه صریحاً اعتراف کرده که نگران است مبادا مباحثش تکراری باشد! برای همین (به جای تلاش برای رفع مشکل مثلاً از طریق یادداشت برداری) از بینندگان عذرخواهی می کند و همچنان به روشش در تلویزیون ادامه می دهد! مزیت بداهه گویی این است که موجب بیان و انتقال مطالب به صرافت طبع شده واز این رهگذر از دستکاری های ذهن بشری پرهیز می شود و به قول معروف آنچه از دل برآید بر دل نشیند! ظاهراً این بداهه گویی موثر بوده و برنامه ساده و گیرایی را به وجود آورده که وارد هشتمین سال پخش شده است . به نظرم این دوام پخش در سیمای جمهوری اسلامی نشان موفقیت یک برنامه است. علاوه بر این ویژگی باید بگویم تفاوت مهم دینانی با اساتید برجسته فلسفه در ایران این است که ساده و با نشاط صحبت می کند و از همه آنها برای گسترش اندیشه فلسفی مستعد تر است. جالب است که - بنابه خاطره دینانی از گفتگو  با یکی از بینندگان- فهمیدم یک نفر هم بر اثر مباحث معنوی فلسفی برنامه نمازخوان شده است!

  • رضا کریمی
حجت الاسلام عباس محسنیبعد از 5ساعت گفت و گو و مباحثه می توانم اینگونه نتیجه بگیرم که حجت الاسلام عباس محسنی «شاگرد شارح» سیدمرتضی آوینی است. در این زمانه بسیاری مدعی همفکری با آن شهید هستند اما برخی اساسا اهل شرح آرای او نیستند و تنها نامش را می برند و برخی  – مانند مرحوم مددپور- که در شرح برخی نظریاتش کتاب نوشتند هم «شاگرد» نیستند و خود را از منظر یک «معرف» یا چیزی شبیه به آن می بینند.

 

  • رضا کریمی
بیست و یکمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم در اقدامی برای اولین بار از بازدیدکنندگان خود می‌خواهد تا از بین 60 چهره معروف قرآنی کشورمان، محبوب‌ترین چهره خود را انتخاب کنند.در این نظرسنجی تاکنون حجت‌الاسلام «محسن قرائتی» در صدر محبوب‌ترین چهره‌های قرآنی قرار دارد.
پس از وی «کریم منصوری» قاری و حافظ بین‌المللی و «شهریار پرهیزگار» حافظ بین‌المللی کشورمان در رده‌های دوم و سوم قرار دارند.همچنین آقایان «علی امینی»، نونهال حافظ کل قرآن کریم، «حامد شاکرنژاد»، قاری بین‌المللی کشورمان، «سیدمحمدحسین طباطبایی» حافظ کل قرآن کریم، «جواد فروغی» مبلغ قرآن کریم و قاری نوجوان دهه 70 کشور، «عباس سلیمی» قاری بین‌المللی، «احمد دباغ» حافظ کل قرآن کریم و «سعید طوسی» قاری بین‌المللی قرآن کریم در حال رقابت با هم هستند و رتبه‌های آنها هر لحظه در حال جابه‌جایی با یکدیگر است.

هر چند رتبه اول از آن یک مفسر است و این جای شکر دارد. اما من شخصا دوست داشتم مفسرین بیشتر از قاریان محبوب باشند ، گویا ذائقه عامه پسند بیشتر ظاهر را می پسندد. .

قبلا نقد مرحوم دولابی بر جلسات قران را نقل کرده ام. اینجا . واقعیت این است که اغلب فعالیتهای قرآنی ظاهرگرایانه هستند.  جای علامه طباطبایی در بالای جدول خالیست! اصلا چرا نویسندگان محبوب ما به عنوان چهره قرآنی به ذهن نمی رسند؟! دور از واقعیت نیست که آرزو کنیم یک سیاستمدار یا هنرمند روزی چهره قرآنی باشد، آیا قرآن دوای همه دردهای ما و تبیانا لکل شیء نیست؟

  • رضا کریمی

آیت الله جوادی آملی شاگرد منتقد علامه طباطبایی است و خواندن یکی از نقادی های او برای من بسیار شیرین و آموزنده بود.  او در کتاب فطرت در قرآن معتقد است که مراد از آیه اخذ میثاق(وإذ أخذ ربّک من بنی آدم من ظهورهم ذرّیّتهم وأشهدهم علی أنفسهم ألست بربّکم قالوا بلی شهدنا- اعراف/172)  بیان واقعیت خارجی است، نه ‏اینکه تمثیل باشد. به این بیان که خداوند متعالی به لسان عقل و وحی و با زبان انبیا از انسان میثاق گرفته و در واقع موطن وحی و رسالت همان موطن اخذ میثاق است[1]. لذا در باب نظر علامه پیرامون آیه میثاق را که معتقد بود مقصود آیه جنبه ملکوتی انسان‏هاست می گوید: این نظر عمیق گرچه بسیاری از لطایف قرآنی را دربر دارد و خود راهگشای مطالب فراوان دیگری است. لیکن از چند جهت موردتأمّل است[2]و از آنجا که مجال طرح این تاملات[3] در اینجا وجود ندارد به همین اشاره بسنده می کنم و به نکته اصلی می رسم.  جوادی آملی در انتهای نقادی مفصل خود خاطره ای نقل می کند که نشان گر ادب شاگرد در عین نقادی اوست:

«همه یا اکثر این اشکالات در محضر استاد علامه(رضوان‏ الله‏ تعالی ‏علیه) به عرض ایشان رسید ولی ایشان این نقدها را وارد ندانسته و بر همان نظری که تفسیرشان مرقوم فرموده ‏اند اصرار می‏ ورزیدند. حضرت استاد، همراه با اولیای الهی از عالم ملک رهیده و به عالم ملکوت یا بالاتر از آن رسیده‏اند و هر چه که یافتند حق است؛ زیرا حق برایشان روشن شده و ماییم که در تنگنای جهان طبیعت مانده ‏ایم!»[4]

این خاطره همان طور که گفتم نشان ادب در عین نقادی است اما شاید نشانه این واقعیت باشد که هر کس باید در آنچه می داند باشد و بدانیم گاه نزدیکترین افراد هم همچنان با هم مخالف باقی می مانند و در این میان، چه بهتر که گاهی طرف مقابل را بالاتر بدانیم...

 

 

[1] (فطرت در قرآن- صفحه 126)

[2] (همان-صفحه 129)

[3] (همان، صص129-135)

[4] (همان -  صفحه 136)

 

  • رضا کریمی

حدود 4سال پیش اعتیاد را از ویژگی های دوران مدرن دانستم و مطلبی را در این مورد در وبلاگم نوشتم:

 

اعتیاد با مواد مخدربه وجود می آید و در واقع اعتیاد مخصوص به مخدرات است. کسی که خود را بی درد می کند به عادات پناه می برد. عادت وضعیتی است که شخص در آن توقع و تحمل تغییر و «وضع دیگر» را ندارد. اما درد نشانه تحول و تبدیل است و اگر درد نباشد چیزهای تازه یافت نمی شوند و همیشه همان است که هست. یعنی زندگی یکنواخت، یعنی عادت که معتاد به آن دچار است. انسانِ انسان محور چون داعیه تملک و تسخیر دارد نمی تواند و نباید خلاف عادت را بپذیرد. 

 

متن کامل در مورد اعتیاد

از داوری هم ضمن مصاحبه ای در موردفوتبال نوشتم:آدمى در وهم خود هم حسابگر و فایده جو است و هم با پناه بردن به بازى از حسابگرى و نفع طلبى مى گریزد براى این که در وهم حسابگر جهان مدرن تعدیل به وجود آید.       متن کامل مصاحبه دکتر داوری

تلویزیون و ورزش دو مظهر بزرگ اعتیاد مدرن هستند. المپیک نیز هم...

چه اهمیتی دارد کی پیروزمی شود؟ این سوال را کسانی که آلوده نشده اند می پرسند و ما پاسخی در خور نمی دهیم. می گوییم اهمیت ورزش از حتی از سیاست هم مهم تر شده است. اما این جمله در عین صحت پوشاننده حقیقت است. چرا یک رقابت سرگرم کننده از امور اداره جهان همه تر شده است؟ من سعی کردم پاسخی به این سوال بدهم.

اکنون که المپیک تمام شده احساس می کنم کم کم مواد افیونی از بدنم خارج می شوند!! زندگی دوباره از سر گرفته می شود... حالا که به گذشته نگاه می کنم می بینم چه اسارتی کشیدم! به خودم قول می دهم دیگر معتاد نشوم ولی...

  • رضا کریمی

mokhtarnameh-          هر دو حکومت در زمان حیات امام معصوم تشکیل شده اند ولی امام در صحنه قانونگذاری و اجرا حضور پیدا نمی کنند

-          هر دو خود را به امام زمان خود منتسب می دانند ؛ یکی به خونخواهی و دیگری به نصب عام

-          هر دو می خواهند رضایت امام را کسب کنند و بلکه نهایتاً حکومت را به امام تحویل دهند

-          در هر دو حکومت اتفاقاتی که تسلی خاطر امام هستند رخ می دهد

-          رشد و گسترش هر دو قیام مایه شگفتی و تحسین دیگران هستند

-          هر دو در زمانه خود «حرکت خلاف جریان غالب» محسوب می شوند

-          هر دو در ابتدا به قصد تشکیل حکومت و ایجاد ساختارهای جدید قیام نکردند بلکه یکی به خونخواهی و دیگری به قصد مبارزه با ظلم و فساد شروع به قیام کردند. اما بعدها که زمینه فراهم شد دامنه قیام گسترش پیدا کرد.

-          در هردو قیام مصلحت سنجی و تاکتیک های سیاسی وجود دارند که مورد اعتراض برخی کسانی که این اقدامات را بر خلاف شعائر قیام می دانند قرار می گیرد.

-          در هر دو ایرانیان و اسلام پیوند آشکار و مؤثری دارند

-          هر دو به شدت مورد آماج تهمت ها و حمله جنگ روانی قرار می گیرند

-          عاقبت یکی شهادت است و  دیگری...

مطالب مرتبط:

مختار مختار عمل می کرد


 

  • رضا کریمی