تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

در اسلام رازپوشی و کتمان الاسرار جزو مهمترین مسائل است و در شیعه جزو واجبات. با راز سه کار می توان کرد:

1.کتمان و پوشاندن
2.افشا (اذاعه)
3. ودیعت و امانت دادن به محرم و اهل راز
کار اول موجب حفظ موفقیت است و کار دوم شکست و تأسف می آورد و کار سوم عامل چاره جویی در مشکلات و تقویت ارتباطات صحیح است. 
در احادیث متعددی می خوانیم که راز را به هر کس نباید گفت حتی به دوست: دوستت را از راز خود آگاه مکن، مگر بر رازى که اگر دشمن از آن آگاه شود نتواند به تو زیانى رساند ؛ زیرا دوست نیز ممکن است روزى دشمن شود . پس دوستی مجوز و معیار رازگویی نیست! ولی با این وصف چگونه به تنهایی بار رازهای بزرگ را به دوش بکشیم؟
 مرز بین افشا و امانت دادن راز گاه بسیار باریک می شود و مهم این است که محرم را چگونه باید تشخیص داد؟ محرم کسی است که به حریم انسان راه پیدا می کند. چنین کسی یا ولی انسان است یا انسان ولی اوست. صرف دوستی و صمیمیت ولایت نمی آورد. ولیّ کسی است که از جانب خدا حق ولایت پیدا کرده است.
پس این جمله که رازت را به بهترین دوستت نگو نباید بد فهمیده شود. راز را می توان به ولیّ امانت داد. اما باید از خدا بخواهیم که هرگز تحت ولایت بیگانه نرویم. 
از امام علی ع نقل است که فرموده است: «سرّ تو به منزله خون توست که فقط باید در رگ هاى تو جارى باشد». اما ولی کسی است که بین من و او رابطه اتحادی برقرار می شود و او از من به خودم نزدیک تر است. همچنین از ایشان روایت شده است که: «سرّ تو اسیر توست اگر آن را افشا کنى تو اسیر او مى شوى». این سخن هم در هر حالت درست است و وقتی با یار راز می گوییم بر مملوکیت خود نسبت به او تأکید می کنیم و وقتی راز خود را مولی علیه خود می گوییم خود و او را شریک یک حقیقت دیده ایم.
خدا می گوید به جای افشای امور باید «امر» را به رسول و اولی الامر ارجاع داد.   وَ إِذٰا جٰاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ اَلْأَمْنِ أَوِ اَلْخَوْفِ أَذٰاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى اَلرَّسُولِ وَ إِلىٰ أُولِی اَلْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ اَلَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ (نساء٨٣). نکته مهم این است که این امر لازم نیست از جنس ترس باشد بلکه اگر در آن امنیت هم باشد باز هم به جای اذاعه باید آن را به رسول و اولی الامر ارجاع بدهیم. رازها فقط غمها و ضعفها نیستند بلکه شادی ها و قوتها هم نباید افشا شوند. اصولا باید پرگو و افشاگر نباشیم مگر اینکه از نزد ولیّ برگشته و اذن او را داشته باشیم.
رازها را به که بگوییم؟
رازت را به هیچ کس نگو مگر اینکه از افشای آن نترسی و یا اینکه به نزدیکتر از خودت بگویی؛ به اولی الامر و به اولیاء الله. و المؤمنون بعضهم اولیاء بعض.
و آه از آن ساعتی که خود ولی الله کسی را برای رازهایش نیابد و با چاه درددل کند!

  • رضا کریمی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی