تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

 
1
به وقت شام
شام مظهر بلاست و یاد آن با آه عجین است. شام کلمه کلیدی است که بار دینی تاریخی و آخرالزمانی دارد و با کلمه سوریه یا دمشق (که در ترجمه انگلیسی نام فیلم آمده) فرق دارد.
از این جهت قابل پیش بینی بود که #به_وقت_شام یکی از تلخ ترین و خشن ترین آثار حاتمی کیا باشد که پر از کرب و بلا و همراه با ترس و استرس است. مخصوصا که یک رابطه پدر و پسری هم‌ مدام آه تو را بیرون بکشد.
این فیلم از منظرهای مختلف سیاسی و تاریخی و تکنیکی قابل تحلیل است ولی من به شام و‌داعش فکر می کنم.
داعش هنوز تمام نشده و این فیلم‌هم هنوز دیدنی است. برای تماشای جهل و تعصب باید این فیلم را ببینید‌به ویژه اینکه داعش در برخی سکانسها به صورت عمیق تحلیل می شود.
2
#مغزهای_کوچک_زنگ_زده
در مورد #اراذل_و_اوباش است؟ فقر و محرومیت ؟ جهل و خشونت؟
همه اینها در فیلم هست اما بالاتر از همه درباره #چوپان و #گله است.
اینجاست که فیلم از جهل و خشونت فراتر می رود و به یک مفهوم محوری مدرنیته یعنی آزادی انسانی از بند دیگران اشاره دارد.
#شبانی در دنیای سنتی جایگاهی مهم داشت و شغل تعداد زیادی از پیامبران بود و گاه #شبان جای سلطان را می گرفت و بسیاری در طی طریق و سلوک، خود را به بزرگتر می سپردند و خطر گرگ در جدایی از گله بود ولی در این فیلم و در دنیای مدرن انسان از گرگ نمی ترسد و بلکه خودش گرگ است و در اینجا چوپانی به معنای استعمار و استحمار و‌استثمار است.
در #پوستر_معنادار فیلم تعبیر #گوسفند_مردم به انگلیسی بیان شده است تا به قول #هومن_سیدی افراد آرام و‌ مطیع و تأثیرپذیر را نشان دهد.
#sheeple
3
#فیلم_بمب نگاهی انتقادی به‌دهه شصت دارد و می گوید شعار مرگ بر آمریکا جای عشق و دوستی را گرفته است.
بعد از آثاری مانند #وضعیت_سفید که نگاهی نوستالژیک و خاطره برانگیز به‌ دهه شصت داشت، فیلم‌بمب #وضعیت_قرمز را به تصویر می کشد و دهه شصت را خشن می داند و اگر نوستالژیایی هم هست در خدمت انتقاد و بیان وضعیت قرمز است نه وضعیت سفید.
بمب یک عاشقانه است اما نهایتا وقتی به لحظات عاشقانه پایانی زیرباران می رسیم هنوز فیلم ‌به پایان نمی رسد و‌لازم است سکانس پایانی درباره شعار مرگ بر آمریکا بر روی دیوار مدرسه باشد.
نمی خواهم از همه جزئیات نحوه استکبارستیزی دفاع کنم بلکه معتقدم بهترین مرگ بر آمریکا نه شعار که کار و‌عمل برای‌مردم است؛ اما دوست داشتم کتاب جاذبه و ‌دافعه #شهید_مطهری را به پیمان معادی که فقط #نوار_کاست_علی_شریعتی را گوش می دهد، اهدا کنم و  بگویم جاذبه و دافعه، تولی و تبری هر دو لازم است ولی در مقابل فیلم خوش ساخت و جذاب او باید فیلم ساخت و با یک اثر هنری است که باید مخاطبان را اقناع کرد نه با سخنرانی و خطابه.
یکی از خط های مهم داستانی در فیلم رقابت دو برادر است.  #پیمان_معادی هنوز به برادرش که اکنون اسیر جنگی است و در دوران کودکی عاشق همسر فعلی او بوده است به دیده رقیب نگاه می کند و به نحوی از سایه حضور او در زندگی و تصاحب همسرش می ترسد؛ به همین نحو، فیلم بمب هم هنوز به صاحبان دهه شصت به عنوان رقیبی نگاه می کند که آن دهه را تصاحب کردند.
پ ن: معادی نمی گذارد فیلمهایش را  فرزندانش ببینند، شما هم اجازه ندهید به بهانه حضور کودکان و‌مدرسه در این فیلم، فرزندانتان آن را ببینند که بدآموزی دارد!
 
4
در مورد فیلمهای دارکوب، تنگه ابوقریب و چهارراه استانبول هم در صفحه اینستاگرام یادداشتهای کوتاهی منتشر کردم
 
 
  • رضا کریمی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی