تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

شاعران در زمانه عسرت ، نشر پرسش، 1390، 144صفحه

«شاعران در زمانه عسرت» پس از سالها در سال 90دوباره در دسترس علاقمندان قرار گرفت. همراه با حذفی برخی قسمتها؛ بدون آنکه در لحن و ادبیات نوشته بازنگری شده باشد. لحن کتاب حال و هوای جوانی دکتر داوری را دارد؛ لحنی که برخلاف نوشته های امروزی اش با مخالفت ها و تعابیر احساسی و روحیه انتقادی و صراحت کلام زیادی همراه است (این لحن در کتابهای قدیمی تجدید چاپ شده مانند «انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم» کاملا هویداست). این کتاب بعدها با مقالاتی که داوری در فصلنامه نامه فرهنگ درباب زبان و ادبیات (شماره39)، ادبیات و نقدادبی (شماه38) و هنر و ویتگنشتاین و چامسکی (شماره 50) نوشت تکمیل شد و به تفصیل رسید. اکنون داوری در کلماتش حساسیت بیشتری دارد و صراحت لهجه اش مانند گذشته نیست. مثلاً او در مورد اینکه گفته غرب نفسانیت است بارها اظهارپشیمانی کرده چون این تعبیر صریح را موجب سوء تفاهم دانسته است و خوانندگان آثارش بین نفسانیت در روانشناسی با نفسانیت فلسفی تفاوتی نگذاشته اند. در کتاب «شاعران در زمانه عسرت» بارها بحث نفسانیت مطرح شده است و البته داوری عادت ندارد کتابهای قدیمی اش را بر حسب نظرگاه جدیدش بازنویسی کند. جالب است که دکتر داوری مخالف چاپ مجدد این کتاب بوده اما از انتشار آن ممانعت نیز نکرده است!

برای نوشتن این متن به سراغ یادداشت هایم از چاپ دوم کتاب رفتم و در حین مطالعه چاپ سوم احساس کردم بسیاری نکات از متن حذف شده اند. با این وجود کتاب فعلی هنوز هم حاوی نکات خوبی برای درک شعر و زبان دارد.

به نظر داوری اصل در این کتاب همان فصل سوم(حافظ و نحوه تلقی ما نسبت به زبان اشارت او) است و بقیه مطالب مقدمه و حاشیه است (ص 10). در چاپ گذشته زیرعنوان کتاب همین عنوان فصل سوم آمده بود که نشان از اصالت این بحث در کل نوشته های کتاب داشت. درک «زبان اشارت حافظ» سبب می شود که ماهیت زبان را بفهمیم. مضمون اصلی کتاب درباره تفکیک زبان اشارت از زبان عبارت است. این تفکیک که برگرفته از اشعار حافظ است می تواند معنی این جمله که «زبان خانه وجود است» را روشن کند. داوری حافظ پ‍ژوهی ها و نقد ادبی را حجاب فهم حافظ می داند و می گوید مردم عامی حافظ را بهتر می فهمند. به نظرم راز چنین قضاوتی به درک ماهیت زبان وابسته است. زبان با پژوهش و نقادی (که همان زبان عبارت است) در حجاب فرو می رود بلکه با حضور در محضر حقیقت و از طریق اشارت هاست که فهم ما شروع می شود. زبان همزبانی است و مردم از ازل همزبان بوده اند.

شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد  /  دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود

آیا این بیت یک غلو شاعرانه است یا دیدگاه حافظ را که سخنش سخن ازلی است بیان می کند؟ حافظ پژوهان در این مورد چه باید بگویند؟ به گمان داوری این از معدود ابیاتی است که حافظ در آنها متعرض ماهیت شعر شده است (ص84).

برای من طلب برای فهم ماهیت زبان بسیار جذاب بود و البته به همان اندازه دشوار. از نوشته های داوری می توان اینگونه برداشت کرد که زبان تنها وسیله تفهیم و تفاهم نیست و اساسا زبان وسیله ای دردست ما نیست بلکه با با زبان خود را می یابیم! ماهیت حقیقی زبان همزبانی است. بلکه وجود بشر همزبانی است و بشر با زبان و در زبان مقام و وضع خود را می فهمد. ماهیت زبان در زمانه عسرت گم شده است و اکنون حرافی و لفاظی جای شعر و هنر حقیقی را گرفته است. وجود بشر همزبانی است یعنی بشر از همان آغاز در یک نسبت و تعلق درافتاده است. به تعبیر دقیق تر : در یک تلقی بشر با خود هیچ نیاورده و لوحی پاک و نانوشته است و تعینش این است که می آموزد. در  تلقی دیگر بشر از ابتدا آینه و جلوه گاه وجود بوده و از ابتدا که به وجود آمده ربط و ارتباطی بی تکیف و بی قیاس با آن اصل و آغاز خویش داشته است و عین ربط است.  با تلقی دوم است که ما   بشر را عین همزبانی می دانیم.

در این همزبانی ( و در برخی تعابیر داوری؛ همداستانی) بشر از عادتها، ظواهر و از عبارتها گذر می کند. به تعبیر دقیق تر بشر قبل از همه اینها همزبان بوده است. حافظ از شریعت و بهشت و عمل گذر می کند. این نشانی بی توجهی به شریعت نیست بلکه شاعر سخنگوی وجود است. داوری درباره معنای رندی به تفصیل نوشته است. رندی اساساً با اخلاق و بداخلاقی فرق دارد. رند عالم سوز است و اهل تدبیر و تأمل نیست. او از اخلاق و بداخلاقی گذر می کند.

رندعالم سوز را با مصلحت بینی چه کار / کار ملک است آنچه تدبیر و تأمل بایدش

فصل مربوط به «سعدی ،شاعر اخلاق» در چاپ جدید حذف شده است. ناشر در این مورد توضیحی نداده است اما این فصل مؤخره خوبی بر کتاب می توانست باشد. کسی که کتاب را خوانده  و فهمیده می داند که اخلاقی بودن درنزد حافظ در وصف کسانی است نتوانسته اند در عالم مهر و وفا و در فراسوی نیک و بد  سیر کنند. وقتی می شنویم که سعدی شاعر اخلاق است هم مدحش کرده ایم و هم تمنای گذر از او را داشته ایم. اخلاقی بودن در اینجا به معنی وجود کلمات مؤدبانه و با نزاکت نیست (بلکه در اشعار سعدی گاه تعابیر بی ادبانه ای هم دیده شده است). اخلاقی بودن یعنی توسل به دستورالعمل ها و تدابیر برای خرمی و گشایش مردمان. اما رند را با اینها چه کار؟ داوری می گوید سعدی در غزل هم اهل اخلاق است. اما حافظ از نام و ننگ گذر کرده است. البته داوری این را هم می گوید که در سعدی مقدمه گذشت از نام و ننگ هست اما او به ساحت خود باز می گردد؛ پایان بوستان سعدی تسلیم و قبول قهر و غلبه خداوندی و آغاز ورود به آفاق خلت و معرفت است. این چیزی است که در نزد حافظ به اوج رسیده است.  

-------------

سید احمد فردید سال1358 در اظهار نظری عجیب در دانشگاه تهران درباره کتاب شاگردبزرگش که سال 1350 به چاپ  رسیده بود می گوید: برخی از استادان گروه فلسفه سابق با فراماسونها هم سنخ اند. اینها همواره تابع اسم کل اند، اسم خودبنیادی و نفس اماره انسانی. می آیند کتابی به نام شاعران در زمان عسرت می نویسند بدون اینکه حقیقت آن را بفهمند (دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان، ص278).

عجیب بودن این سخنان به این دلیل است که داوری جزو شاگردان اصلی و وفادار و نزدیک فردید است و بلکه بزرگترین شاگرد او. عجیب تر اینکه داوری یاددشت های این کتاب را قبل از چاپ به نظر استادش رسانده است و او تذکراتی داده و اشاراتی کرده که داوری در حد استطاعت ترتیب اثر داده و ناگزیر مطلب را دوباره نوشته است (ص9). با این اوصاف چه شده است که پس از 8سال فردید اینگونه شاگرد و کتابش را زیر سوال می برد؟! آیا نظر استاد تغییر کرده بود؟ آیا این موضع گیری اعتبار کتاب را زیر سوال می برد؟ یا شاید مسئله این بوده که در یک سخنرانی عصبانیتی موقتی بروز کرده ولی تقدیر این شده در تاریخ و اذهان بماند؟ شاید هم بهتر است بگوییم فردید آدمی بود که به همه انتقاد می کرد و هیچ کس از قهر او در امان نبود! داوری خودش جوابی به این مسئله نداده است. با این حال این مسائل چیزی از ارزشهای کتاب شاعران در زمانه عسرت کم نمی کند. کتابی که در زمان خود – مثل شاعران بزرگ- پیشتاز بود و سخن نو آورد؛ هر چند با وجود گذشت 40سال هنوز هم عمق پیام آن برای همه خوانندگانش درک نشده باشد.

 

  • رضا کریمی

نظرات (۱)

با تشکر از مطلب مفیدتون
رسول اکرم (ص)

پایه های کفر چهار چیز است :

میل و خواهش ، ترس و بیم ، ناخشنودی و خشم



پست شما در سایت حرف ناب گردید
http://harfenab.ir/%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B9%D8%B3%D8%B1%D8%AA/
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی