تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

 «استاد فردید که بود و چه گفت؟ پاسخ به این پرسش حتی برای آنانکه سالها کوشیده اند تا به تفکر این حکیم انسی بزرگ تقرب جویند‌، امری دشوار است».

 این مدعای اصلی کتاب «نگاهی دوباره به مبادی حکمت انسی» است . کتابی که از چاپ اول آن یک دهه گذشت تا ناشری دیگر با تصحیح و دو مقدمه، دوباره این اثر منحصربه فرد را منتشر کند. از عجایب سید عباس معارف و اینکه در هر ساحت علمی هنری و عملی وارد شد و از خود یادگارانی به جاگذاشت نمی گوییم که در مقدمه به آن اشاراتی شده است[1].. بحث بر سر مدعای اوست.

فردید فیلسوفی شفاهی بود و ما - به جز کتاب دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان و یکی دو مقاله- اثری مکتوب از او نداریم. پس مجبوریم از زبان داوری اردکانی،‌ معارف و مدد پور[2] او را بشناسیم و نکته آنکه همه اینها از دید خود و با بیان و مضمونی متفاوت فردید را روایت می کنند[3]. به ویژه دکتر داوری که اساسا خود را فردیدی نمی داند از آن جهت که تفکر را از تقلید بیگانه می داند و از پرسش ها و دردهای استاد  را بازگو می  نماید و پاسخ را از وجود خود برمی آورد و عجیب نیست که مورد طعن استاد هم قرار بگیرد![4] در این میان دو مرحوم یعنی مددپور و معارف صریحا از فردید با عظمت یاد می کنند و از این دو صریح تر معارف است که ادعا کرده است که پرسش آغازین را می خواهد پاسخ بدهد: فردید که بود و چه گفت؟

معارف مبادی سه گانه تفکر فردید را به این شرح بیان می دارد:

1.حکمت انسی اسلامی

2. تفکر مارتین هیدگر

3. مبادی اسم شناسی (اتیمولوژی)[5]

به نظر می رسد واضح ترین تقسیم بندی  از تفکر فردید همین سه گانه باشد.

منظور از حکمت انسی چیست؟ آیا عرفان نظری مصطلح می تواند باشد؟ از نقل قول های فراوان به مشاهیر عرفان نظری می توان این تعریف را تأییدکرد. اما علمای حال حاضر در عرفان نظری ، فی المثل آملی ها، در مورد مضامین این کتاب چه می توانند گفت؟ یکی از تفاوت های حکمت انسی با عرفان نظری در اتخاذ موضع نسبت به ملاصدرای شیرازی است.

حکمت انسی، حکمتی است که اهل طریق در سیر خود به سوی معبود در قرب وجود بدان دست یافته اند (ص43)

این تعریف در صورتی درست فهم می شود که معنی وجود در حکمت انسی را در دید فردید و معارف را بفهمیم. چنانچه که در ادامه می خوانیم: حکمت انسی اخص از مباحث حکمی اهل تصوف است زیرا در مباحث حکمی اهل تصوف،‌مقدار زیادی مباحث کلامی و مقدار کمی هم فلسفه در کنار حکمت انسی دیده می شود که تفکر،‌مقتضی پیراستن آنها از یکدیگر است (همان).  در بخش دوم این کتاب  انحاء چهارگانه حکمت و مناهج منطق بررسی می شوند. منطق (از لحاظ ناتوانی در تحصیل تصورات و تصدیقات) و فلسفه ( از لحاظ بدیهی دانستن وجود و ...) و فلسفه مدرن ( از لحاظ سوبژکتیو بودن) نقد می شوند و همه اینها تعجب برانگیز نیست اما نقد ملاصدرا که داعیه عرفان دارد چرا؟ دکتر داوری تلویحاٌ و نه تصریحا در کتاب فلسفه تطبیقی درباب همسخنی ملاصدرا با فلسفه جدید طرح بحث نموده است و فلسفه ملاصدرا را در مینه های های راه به کانت نزدیک دانسته است (فلسفه تطبیقی، صص122-117). ولی هرگز مانند فردید و معارف او را به نقد نکشیده است. فردید چیزهایی نسبت به صدرای شیرازی گفته ولی آنها را شرح نداده است.

فردید گفته بود: در فلسفه ملاصدرا تقوای قرانی فراموش شده ... قران ورای متافیزیک است(دیدار فرهی . فتوحات آخرالزمان،...ص367). ملاصدرا التقاطی است و اختلاطی و محی الدین بن عربی را با اصالت وجود تفسیر می کند(دیدار فرهی...ص356). می شود گفت معنا و نتایج «تفسیر اصالت الوجودی از ابن عربی» را نه در بیان فردید که در قلم معارف باید جست.

شاید اگر نبود افشاگری مارتین هیدگر در باب غفلت متافیزیک از وجود، کسی آشتی بین فلسفه و کلام و اشراق و عرفان را التقاط نمی نامید. « هیدگر ماهیت متافیزیک را عین غفلت از از حقیقت وجود و گم شدن در موجود دانسته است و توان گفت که همین غفلت وجه افتراق متافیزیک از حکمت انسی است (ص48). اینجاست که نقش ترکیب مبدأ اول  و دوم در مبادی سه گانه تفکر فردید آشکار می شود. تفصیل این ترکیب را معارف به عهده می گیرد مخصوصاً آنجا که اصالت وجود و اصالت ماهیت هر دو را نقد می کند: به اعتقاد عارفان هیچ گونه ترکیبی میان وجود و ماهیت اعم از انضمامی و اتحادی وجود ندارد. بلکه آنچه ماهیات بدان موجودند، معیت استیثاری وجود حق با آنهاست (ص326). در اینجا بحثها کاملا تازه و البته دشوار می شوند حتی برای آنانکه سالها بر سفره حکمت متعالیه نشسته بوده اند. با مطالعه این کتاب است که به آشکاری می بینیم که چگونه فردید و شاگردانش جهت نقدهای تند هیدگر به متافیزیک را به سمت فلسفه و کلام اسلامی برمی گردانند.

دکتر محمد رجبی مصحح جاپ جدید این کتاب در مقدمه نوشته است: بیان معارف برخلاف فردید شأن تعلیمی  دارد و در آن اظهار آراء مستقلی است که شایسته است به استاد اسناد داده نشود (ص23). این بیان دو نکته دارد. اول تعلیمی بودن کتاب که جایگاهی منحصربه فرد به کتاب بخشیده است و شاید در هیچ یک از آثار  همفکران او چنین بستری برای فهم دقیق حکمت انسی نیابیم. وی‍ژگی یک اثر تعلیمی صراحت و پیچ و تاب نداشتن است (چیزی که در آثار مرحوم مددپور بارز نبوده و حتی به نوعی ویژگی آثار دکتر داوری  هم هست!).  دوم،  اما مسئله اظهار آراء مستقل است که ظاهراً – با ادعای آغازین کتاب- این آراء را باید به فردید اسناد داده شده بدانیم. این مسئله ای قابل تأمل است که می تواند موضوع یک گفت گوی مستقل با دکتر رجبی باشد[6].

یکی از تفاوتهای تلقی امروزی از عرفان با تلقی حکمت انسی این است که فردید و شاگردانش دوباره – البته با نیم نگاهی به هیدگر- بحث ادوار تاریخی که نزد ابن عربی و دیگرانی همچون جامی مطرح شد و توسط متأخرین ادامه پیدا نکرد را احیا نموده و دست به ترویج اصطلاحاتی چون امت واحده پریروز و پس فردا زدند.  گرچه مرحوم مددپور در مباحث مختلف این بحث را مطرح کرده اند اما خواندن آن از قلم معارف با بیان تعلیمی اش می توانست وضوح و شفافیت موضوع را دو چندان کند. البته در این کتاب این مبحث مطرح شده است و نیز در جایی از کتاب ذیل بحث تقابل میان مستضعفان و مستکبرین فهرستی کمتر بیان شده از قیام های مسلحانه اهل عرفان در اسلام و نیز حکمای انسی مسیحی نام می برد که مجمل و سوال برانگیز است[7] (ص136 -132). به هرحال، این مسئله می توانست یکی از مسائل مفصل در مجلدات بعدی باشد اما تقدیر بر این بود که با مرگ معارف از بحث تاریخ او در مجلدات بعدی ( جلدهای دو تا چهارم این کتاب) محروم شویم. روحش شاد و یادش گرامی.

 

 

[1] علاوه بر تألیفات منتشره، شاهد بودیم که سال گذشته نشریه فرهنگ عمومی در یکی ازویژه نامه های خود، تصویر متن نامه معارف با دستخط خود او با مضمون پیشنهاداتی برای اقتصاد کشور را منتشر کرد.

[2] البته منابع شناخت فردید فقط اینان نیستند، فهرست طولانی تر از این است: محمدرضاریخته گران، یوسفعلی میرشکاک، محمدرجبی، محمدرضاجوزی، بهروز فرنو، اکبرجباری، حتی سیدمرتضی آوینی را هم اضافه کنید و نیز مجموعه دیگرانی که  در شماره های مختلف مجله سوره اندیشه نوشته هایشان چاپ می شود

[3] تفاوت بیان در میان فردیدی ها از دومقدمه- یکی از ناشر، محمدرنجبر و دیگری از مصحح، محمد رجبی-  که بر چاپ جدید این کتاب نوشته شده است  از لحاظ صورت و محتوا کاملا آشکار است!

 [4]رجوع کنید به مجله سوره اندیشه ش 54و55، ضمیمه اسفار، صص 18و19

[5] در مورد اتیمولوژی (علم الاشتقاق ) به طور پراکنده مباحثی در این کتاب دیده می شود اما شاید در نظر بوده در مجلدات بعدی در باب زبان و کلمه مستقلا بحث شود. به هر حال با تک جلدی ماندن این کتاب می توان از آثار دیگران به ویژه کتاب مفردات فردیدی از موسی دیباج استفاده کرد.

[6] در شماره 56و57 مجله سوره اندیشه ، صص230-225، این مصاحبه انجام شده است اما به نظر می رسد باید این نقد دکتر رجبی را از دست نداد و برای تفصیل آن کمسئله را پیگیری نمود.

[7] جای نهضت امام خمینی به عنوان قیام یک عارف در فهرست معارف خالی است و این شاید یک تفاوت نگاه فردید و معارف محسوب شود

Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA

  • رضا کریمی

نظرات (۱)

  • علی صفدری
  • جالب بود
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی