تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

تاریخ را از منظر فرهنگ به دو صورت می شود روایت کرد:

1.انسان در آغاز امت واحده بود یعنی تنوع و پیچیدگی نداشت اما به تدریج که آتش کشف شد و کشاورزی به وجود آمد، بشر از بساطت اولیه خود خارج شد. انسان در آغاز با اساطیر (امور فراتاریخی و راز آمیز) راه برده می شد و عقل و زبان و اعتقاد همگی یکی بودند. در دورانی دیگر عده ای از بزرگان احساس کردند که رازها ابهام زا شده اند و سردرگمی به وجود آورده اند و در این میان عده ای که بعضی به آنها سوفسطایی می گفتند از سردرگمی مردم سوء استفاده کرده اند.  در این شرایط آنها امور ماورایی را به این بهانه محدود کردند و زمینه ای به وجود آوردند که بعدها اساطیر انکار شدند. در این دوران عقل حاکم شد و اولین نشانه های «استقلال بشر از آسمان» ظهور کرد و فلسفه پا به عرصه وجود گذاشت. بشر که نمی توانست بدون احساسات و بدون آمور آسمانی سر کند به نحوی دوباره با عقل درافتاد و مکاتب اپیکوری، رواقی و لذت محور و شبه عرفانی رایج شد. کم کم تمدنی به وجود آمد که فساد اقتصادی و اجتماعی در آن فراگیر شد در این شرایط نهضتی دینی با رهبری مسیح ظهور کرد تا طعم معنویت را به مردم بچشاند. اما در کمتر از مدتی از ظهور مسیح ، مسیحیت با فلسفه (یونانی) در هم آمیخته شد و کلامی الهی-بشری به وجود آمد. این تمدن نیز تاب توقعات مردم ضد استبداد و سلیقه های خاص شبه دینی را نیاورد و همه را کنار زد و بشر مستقلاٌ عهده دار اداره جهان شد. در اینجا زندگی بشر روبه پیچیدگی رفت و کشاورزی رو به صنعتی شدن پیش رفت و حتی خود کشاورزی هم صنعتی شد. در این دوران چیزهایی ظهور کرد که هرگز در تاریخ سابقه ندارد مثل آمریکا، تلویزیون، ماشین های سرعت، انرژی هسته ای.

هم اکنون عده ای به نام پست مدرن در وضع موجود به شدت تشکیک کرده اند و به وضعی دیگر می اندیشند.

2. انسان در آغاز امت واحده بود یعنی اختلاف نداشت و طبعاً نیازی به شریعت و راه و رسم نبود. آدم ،اولین پیامبر، آنقدر ساده بود که حتی به لباس نیاز نداشت و این به دلیل سادگی و عدم پیشرفت نبود بلکه به دلیل عدم خودبینی بود که عیبها را نمی دید اما چون نافرمانی کرد متوجه خود شد و به دنبال پوشاننده ای گشت. یکی از پسران آدم که اکنون به زمین (محل کثرات) تبعید شده بود با برادرش علی رغم میل او جنگید. کم کم بر اثر ستم و بغی بین مردم اختلاف افتاد و اولین فرستاده خدا که دارای شریعت بود مبعوث شد. نوح 950 سال به اشراف قوم نصیحت کرد اما جز طبقه پایین جامعه کسی به او نپیوست. دیگر کار به جایی رسیده بود که حیات بشر به آن شکل ممکن نبود چون دعوت رسول خدا جز فرار نتیجه نداشت و هر مولود جدید به جای امید به زندگی جز کفر در وجودش نبود. پس خداوند زمین را شست و شوی کلی کرد و طوفانی به راه افتاد و بشر دوباره متولد شد. اما باز هم ماجرا تمام نشد. دعوای بشر بین طبقه فقیر و غنی بود و مومنین به کفار نیاز مالی داشتند پس ابراهیم نبی درخواست تغییر تاریخ را نمود و از خدا خواست که خدایا ما را فتنه در دست ظالمین قرار نده. از آن موقع در میان ثروتمندان هم طرفدران انبیاء پیدا شدند (کافی، باب فضل فقرا مسلمین).

بشر دوباره از امت واحده به سوی کثرت ها سیر کرد: ابراهیم نبی دوفرزند داشت: اسحاق و اسماعیل. قوم فارس از نسل اسحاق بودند اما انبیا از فرزند اسحاق منتشر شدند. از نسل اسحاق اسرائیل - یعقوب - به دنیا امد و انبیاء به وجود آمدند به جز یکی. و در صلب دومین فرزند برای قرنها بعد یک پیامبر ذخیره شد. معنویت اسحاق برای امت عیسی ذخیره شد (دعای سمات) ولی تنوع انبیاء از نسل اسرائیل (یعقوب) و فرزندش بنیامین شروع شد و خیل عظیمی از انبیاء بنی اسرائیل (اسباط یعقوب) ماجراهایی با بشر پیدا کردند که زمینه پیدایش یک دین پر دستور و شریعت فربه را فراهم کرد. آنها در نتیجه انس با کتاب اهل کتاب نام گرفتند  و به دلیل برخورداری از انواع راهکارها و دستورالعمل ها به قومی هدایت شده (یهود یعنی الذین هادوا بقره/62) تبدیل شدند. اما علی رغم تذکرات انبیاء بنی اسرائیل، یهود نتوانست جانب افراط  و صراط مستقیم را نگه دارد پس  حجاب علم و عمل او را از خدا دور کرد و به شدت در مسائل اقتصادی و اجتماعی فرو رفت 

در این شرایط خداوند برای  تذکر یهود به روحانیت روح ا... را که آن قدر در عالم وحدت مستقر شده بود که حتی پدر نداشت فرستاد تا دوباره از کثرت به وحدت سیر کنند. دستورات روحانی مسیح جانی تازه به بشر بخشید اما علی رغم خواست مسیح این بار بشر به تفریط افتاد: آنها رهبانیت و دوری از جامعه را ابداع کردند که هرچند دستور داده نشده بود اما در صورت رعایت حقیقت آن می توانست مثمر ثمر باشد (حدید/27). مسیح پیام آور بود و قرار نبود نظامی را پایه بگذارد. او انجیل را آورد و انجیل یعنی بشارت. مسیح یک مبشر بود نه طراح نظامی جدید. اما پیام حقیقی مسیح درک نشد و برای مسیح پدر قائل شدند و یهودیان با انتشار شایعه مصلوب شدن عیسی مسیح را از مبشر بودنش دور دانستند و مسیحیت یهودی را از همان آغاز پایه گذاشتند. در این شرایط مسیحیت به جایی رسید که برخلاف مأموریت پیامبر خود گام برداشت و دستگاهی عریض و طویل را بنیاد گذاشت که که بعدها به بهانه نفی آن دین را از عرصه اجتماع بیرون کردند.

تجربه افراط و تفریط ها بشر را نیازمند کسی کرد که مظهر جامعیت باشد. بعثت پیامبر اسلام (که از نسل اسماعیل از نسل ابراهیم که خود نه یهودی بود نه مسیحی یعنی جامعیت داشت) پایان افراط و تفریط ها بود. اکنون بشر به جایی رسیده بود که تحمل دریافت همه حقایق را داشت. اکنون خدای او الله بود نه رحمان که تنها بخشی از ظهورات حق است. در این شرایط خداوند استراق سمع از آسمان را ممنوع کرد (جن/9) و پیشگویی ها از رونق افتاد و جز خدا و برگزیدگان او کسی نمی توانست تضمین کند که خدا برای چه کسی شر خواسته یا خیر (جن /10). انسان به جایی رسید که حتی فرشتگان تا داشتند و فقط او به قاب قوسین بلکه نزدیکتر نائل شد. دستور دیگر این بود که دیگر مسجد به مکانهایی خاص محدود نشود (طوبای محبت، ج3، مجلس دهم).  چرا که بشر به آن حد از بلوغ رسیده بود که در همه جای زمین خدا را بپرستد.  نیاز بشر به جامعیت نیازمند سیر بشر از اجمال به تفصیل بود ؛ از مکه به مدینه. تقسیم بندی زمانه به دوران  مکه و مدینه  و تقسیم بندی قرآن به سوره های مکی و مدنی در اسلام بسیار مهم شد. این هجرت مبدا تاریخ جدید شد: تاریخ هجری. نبوت ختم شد: دیگر نیازی به پیامبر جدید نبود.

 اما افراط و تفریط ها (مسیحیت و یهودیت) همچنان معادلات جهان را به هم می ریزد. پس جنگ میان  حق و باطل ادامه دارد و از همان آغاز پیامبر خاتم پیش بینی های غم انگیز خود را در مورد خانواده اش به گوش مردم می رساند و برای این کار راهکاری پیشنهاد می دهد و وصی تعیین می کند و از آخرالزمان خبر می دهد.

 قرآن مسیحیان را نزدیکترین مردم به اهل ایمان معرفی می کند  به 3 دلیل: عدم روحیه استکباری (روح پذیرش)، وجود بعضی قسیسان (کشیشان) و و جود بعضی رهبان (مائده /82). رهبانیت مسیحی در سیر تاریخی خلل وارد می کرد و با قدیسان خود (مثل سان فرانسیسکو ) هر از چندگاه با انقلاب هایی مقطعی خاطره روحانیت مسیح را تجدید می کرد اما از آنجا که مسیحیت یهودی شده بود این کار ثمری نداشت و تنها وقوع انقلاب پروتستانی-یهودی را به تأخیر می انداخت. ( ارتباط یهودیت با مدرنیته بسیار آشکار است به این جمله دقت کنید:پیوریتانیسم جداً همان یهودیت است: ،یهودیان و سرمایه داری مدرن ورنر سومبارت،نشر ساقی ،ص 260). در دنیای مسلمانان هم اوضاع  هتر نبود و آنها به جایی تکیه بر دستورات پیامبر خود چشم به دنیای بیرون داشتند و توان خود را پیرامون دعوای عقل  علم و فلسفه موافقت و مخالفت با آن هزینه می کردند تا اینکه انرژی مسلمین به آخر رسید و فلسفه و کلام و فقه و عرفان در هم آمیخته شد و این نه به معنای پایان اختلافات بلکه به معنای به تمامیت رسیدن توان دنیای مسلمانان بود. اکنون مسلمانان احساس خلاء در هویت می کردند و طبیعی بود که به جای تذکر به داشته های اسلامی خود مسحور بیگانگان و تکینک آنها شوند. در مراحل مختلف یهودیت چهره بدنام خود را بازسازی کرد و ثروت اندوزی و حیله گری و بی دینی قبح خودرا از دست داد. اکنون بشر به جایی رسیده که یهودیان کنترل جهان را به دست گرفته اند و در واقعه ای نادر توانسته اند مردم جهان را متقاعد کنند که به دولتی غاصب رأی مثبت بدهند وحتی با مخالفانش مخالفت کنند.

معادلات جهان درنهایت به تقابل اسلام با مسیحیت و یهودیت برمی گردد.

عموماً تاریخ شاهد مظلومیت پیروان حق بوده است ولی این مظلومیت ۴ استثنا دارد: حکومت سلیمان نبی علیه السلام  که علاوه بر انسانها جن و شیطان را هم تسخیر کرده بود حکومت داود نبی و حکومت ذوالقرنین و دیگری عزیز مصر  که در اثر کید خدا به عزت رسید و نه تنها مردمان رعیت او شدند بلکه در سال آخر قحطی وقتی مردم هیچ چیز برای خرید گندم نیافتند خود را به او فروختند و همه برده او شدند! (المیزان، ذیل آیه 55). آخرین منصور تاریخ، مهدی دین پناه است که تاریخ را به نهایت می برد.

  • رضا کریمی

نظرات (۲)

جالب بود خیلی خوب بود
سلام
ممنون گه سر زدید
بنده مطلب خودم را می نویسم حالا اگر دوستان نظر کم می دهند یا نمی دهند و یا دادند احوالپرسی است..دست من نیست شاید مطلب تکراریه یا جذاب نیست یا طولانی است و..
اما چرا نظراتی می دهند و باعث شده در روند کار کمی تجدید نظر کنم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی