زیدبن علی عموی امام جعفرصادق علیه السلام ، علیه حکومت ظالم اموی قیام کرد اما در هم شکست و کشته شد. امام با وجود عدم مشارکت در قیام، در رثای عمویش اشک ریخت و گفت برای خدا قیام کرد و با دشمنان خدا جنگید تا کشته شد (عیون اخبار الرضا، ص 115). علت عدم قیام ائمه را خود حضرت در هنگام شنیدن خبر شهادت زید بن علی تبیین کرد: ما (ائمه) به حیات دعوت می کنیم و آنها به مرگ... هیچ کس از ما اهل بیت تا قیام قائم برای دفع ظلم یا به پا داشتن حقی قیام نمی کند جز آنکه بلیه او را در هم می شکند. از مقدمه صحیفه سجادیه می توان فهمید علت تأکید فراوان بر صحیفه عظیم سجادیه، تأکید بر شیوه برخورد ائمه در دوران پیش از قیام است: دعا، انتظار و عمل بدون قیام. اما این شیوه را دیگران از اهل بیت (مختار ثقفی و زیدی ها ، دیگر سادات و ...) برپا نکردند و نتوانستند تقیه کنند و بر مظالم صبر داشته باشند و «استخوان در گلو» و «خار در چشم» باقی بمانند. با این وصف شیعیان از همان آغاز دو دسته شدند: منتظران اهل تقیه ومجاهدان ظلم ستیز. گروه اول ناب ترین تفکر شیعی هستند که در دوران ظهور و انتقام گروه دوم به آنها ملحق می شوند. اما گروه دوم کنه دعوت ائمه را درک نکردند و اینجا بود که برای مثال، امام تمایل نداشتند که صحیفه سجادیه را به زید بن علی بدهند. مجاهدان ظلم ستیز شیعی از جانب ائمه نه رد شدند نه تأیید (کمک) بلکه ائمه با آنها همدردی می کردند. به نظر می رسد اینها را رتبه ای پایین تر نسبت به شیعه منتظر اهل تقیه باید بدانیم (البته گروههای مختلف دیگری از مردم هستند که با کج فهمی نه جهاد می کنند نه عمل تقیه وار بلکه در کنج انزوا مقدس مآبی پیشه می کنند، اینها را شیعه ندانیم بهتر است!). مراتب شیعه را می توان در رأی مهم امام محمد باقر علیه السلام طی یک ماجرا فهمید (کافی، کتاب ایمان و کفر، باب کتمان الاسرار): به امام گفتند: دو نفر از شیعیان شما در راه گرفتار شدند و به آنها گفته شد از امام خود برائت کنید. یکی انجام داد و دیگری تن نداد. راه را برای اولی باز کردند و دیگری را کشتند. امام فرمود: آنکه برائت کرد در دینش فقیه بود و آنکه برائت نکرد برای بهشت عجله کرد!
--------------
کلینی در «کافی» روایت میکند از: احمد بن محمد، از حسین بن سعید، از حَمَّاد بن عیسی، از حسین بن مختار، از أبو بصیر، از حضرت ابوعبدالله علیهالسّلام که فرمود: کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ
«هر پرچمی که پیش از نهضت قائم آل محمد برافراشته گردد، بر افرازندۀ آن طاغوت میباشد که مردم وی را عبادت نموده، و از پرستش خدای عزّوجلّ إعراض نمودهاند.»
علاّمۀ مجلسی - رضوان الله علیه - در «بحار الانوار» در احوالات حضرت امام محمد باقر علیهالسّلام، از «مناقب» ابن شهر آشوب روایت میکند که: یُرْوَی: أنَّ زَیْدَ بْنَ عَلِیٍّ علیهالسّلام لَمَّا عَزَمَ عَلَی الْبَیْعَةِ قَالَ لَهُ أبُوجَعْفَرٍ علیهالسّلام: یَا زَیْدُ! إنَّ مَثَلَ الْقَائمِ مِنْ أهْلِ هَذَا الْبَیْتِ قَبْلَ قِیَامِ مَهْدِیِّهِمْ مَثَلُ فَرْخٍ نَهَضَ مِنْ عُشِّهِ مِنْ غَیْرِ أنْ یَسْتَوِیَ جَنَاحَاهُ! فَإذَا فَعَلَ ذَلِکَ سَقَطَ، فَأخَذَهُ الصِّبْیَانُ یَتَلَاعَبُونَ بِهِ. فَاتَّقِ اللهَ فِی نَفْسِکَ أنْ تَکُونَ الْمَصْلُوبَ غَداً بِالْکُنَاسَةِ! فَکَانَ کَمَا قَالَ.
«روایت شده است که: چون زید بن علی عازم بر خروج شد که برای خود از مردم بیعت بگیرد، حضرت امام محمد باقر علیهالسّلام به او گفتند: ای زید! حقّاً مَثَل قیام کنندۀ از اهل این بیت قبل از قیام قائمشان مثل جوجهای میباشد که قبل از آنکه دو بال آن محکم و استوار گردد از آشیانۀ خود برخیزد و بیرون شود.چون این عمل را انجام دهد فرو میافتد، و کودکان آن را میگیرند و با آن بازی میکنند.
بنابراین از خداوند بپرهیز در حفظ و حراست خودت که مبادا فردا در زباله دان کوفه تو را بردار بیاویزند! و امر همان طور واقع شد که حضرت گفته بود.»
ملاحظه بفرمائید! مفاد و محتوای این دو روایت عیناً مانند روایت واردۀ در صحیفه است که: «خارج نشده است و خارج نمیشود از ما اهل البیت تا هنگام قیام قائم ما احدی برای آنکه ستمی را بردارد، و یا حقّی را زنده نماید، مگر آنکه بَلِیّه و گرفتاری او را از پای درمیآورد، و قیام او موجب زیادی کراهت و ناراحتی ما و شیعیان ما خواهد شد.»
برخی علما می گویند: با وجودی که دفع ظلم واجب است، و پذیرفتن ظلم حرام، و از زیر بار حکومت جائره خارج شدن به مفاد آیات و روایات از اهمّ تکالیف شرعیّه میباشد، و تشکیل حکومت اسلام از الزم فرائض و دستورات است، در این صورت باید این قبیل روایات را حمل نمود بر قیام خودسرانه و مستبدّانه در عرض ولایت امام، نه در طول آن و به پیروی و تبعیّت از دستورات او که این قیام البته مورد امضا میباشد.
- ۴۳۳ نمایش
منتظر شما هستیم
یا علی