تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

فقهای شیعه درباره فقه در زمان غیبت  نظر ویژه ای دارند. فقه با حضور امام ظاهر نسبت به فقه با حضور امام غایب بسیار متفاوت است:‌ما بعد از امام حسین علیه السلام ؛ قیام بالرأس (قیام ابتدایی) دیگری نداریم. این چیزی است که باید در آخرالزمان تجلی یابد. قیام های بعد از امام حسین سبب انحراف‎‎های کلامی و فقهی و عقیدتی و ایجاد فرقه‎‎های مختلفی شد.  

ابراهیم فیاض  این بار در یادداشتهای خود در پنجره (شماره76) به بحث فقه الظهور رسیده است. این واژه را برای اولین بار بود که می دیدم و فوراً توجهم را جلب کرد. نویسنده می گوید:

« ائمه گفتهاند فقط با ظهور حضرت مهدی (عجلالله تعالی فرجهالشریف) است که انتقام امام حسین (علیهالسلام) و ثارالله گرفته می‎‎شود. این نشان می‎‎دهد بهای خون امام حسین تنها ظهور حضرت و آشکار شدن حق و باطل است. پس ائمه هیچیک از نهضت‎‎های توابین و مختار و زید بن علی را تأیید نکردند. این چیزی است که باید در آخرالزمان تجلی یابد. این نگرش، یک نوع ساختار فلسفی و فقهی و کلامی به ما می‎‎دهد که بعد از امام حسین؛ قیام بالرأس (قیام ابتدایی) دیگری نداریم. به همین دلیل است که می‎‎بینیم این قیام‎‎ها سبب انحراف‎‎های کلامی و فقهی و عقیدتی و ایجاد فرقه‎‎های مختلفی چون کیسانیه و زیدیه شد. که همه آن‎‎ها بعدا با فقه امام صادق (علیهالسلام) برخورد و دل امام را خون کردند. این فرقهگرایی‎‎های ضداهلبیتی نشان می‎‎دهد که اینگونه قیام‎‎ها مورد تأیید نیست، چون نتیجهاش مورد تأیید نیست. انتقامگیری که مدنظر این قیام‎‎ها بود، امر ممکنی نبود؛ چراکه بهای خون امام حسین (علیهالسلام)، خون ابنزیاد و عمر سعد نبود. شهادت حضرت کجا و کشته شدن آن‎‎ها کجا؟ تنها نکته مهم اینجاست که آن‎‎ها که انتقام می‎‎گیرند تنها انتقام حسین پسر علیبنابیطالب را طلب نمی‎‎کنند، بلکه آنجا انتقام امام حسین را بهعنوان کسی که مظهر و تمثیل اسماء الهی است می‎‎گیرند. و این فقط در عاشورا رخ می‎‎دهد. بر همین اساس؛ علما به تبع ائمه، هیچیک با جهاد ابتدایی موافق نیستند. بهعبارتی عقاید وهابیت که نهایتا به خشونت و برادرکشی و مسلمانکشی کشیده می‎‎شود، در اسلام تأیید نشده است».

فیاض در مورد قیام حسینی از واژه فقه الحسین استفاده می کند و معتقد است:

«اگر در جامعه امری منکر شد، یعنی مردم واقعا انکارش کردند، منکر است. و اگر چیزی معروف شد و مردم واقعا آن را به معروفیت شناختند، امر به آن واجب می‎‎شود. در اینصورت حجت تمام می‎‎شود. و حجت بر امام حسین (علیهالسلام) تمام شد و این مسأله، در تاریخ، زیاد رخ نداده است. مگر آنجا که فقها یک امر را معروف واقعی تشخیص می‎‎دهند. »

او از برخی فقها مثال می زند که :

 «مفقها هیچگاه در بحث‎‎هایی چون مشروطه شرکت نکردند. تنها اصولیین که دنبال مباحث عقلی بودند، مشروطه را تأیید کردند مثل مرحوم نایینی. اما فقهایی مثل سیدکاظم یزدی اصلا وارد مشروطه نشدند. آیتالله بروجردی نیز وارد نهضت نفت نشد. چون احساس می‎‎کرد آن نیز نوعی قیام بالرأس است.»

در اینجا که قیام ابتدایی و بالرأس از دید فقها مردود شمرده می شود مسئله قیام 57 مطرح می شود که فیاض معتقد است که حرکت امام قیام ابتدایی نبودیک خواست مردمی بود:

« در دوره امام، معروف بسیار آشکار شد و مردم آن را قبول کردند. مثل دوران امام حسین (علیهالسلام) و رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) نبود. در مقدمه وصیتنامه امام نیز تصریح شده است که این مردم بهتر از اصحاب رسولالله و ائمه بودند و هستند. مردم نیز نشان دادند و با دست‎‎های خالی برای امر به معروف و نهی از منکر به خیابان‎‎ها آمدند و در انقلاب و بعد از آن جنگ هشت ساله ایستادند و اینهمه شهید دادند. یعنی فهمیده بودند جنگ یک معروف است و صدام و جهانیان، منکر. اینجا حجت بر امام تمام می‎‎شود. و این دیگر قیام ابتدایی نبود. منکر آشکاری بود که باید دفاع می‎‎شد. اینجا سخن کسانی که حدیث می‎‎‎آورند که تا زمان امام زمان قیام بالرأس معنا ندارد، صحیح نیست.»

نویسنده در اینجا معنایی از ولایت فقیه و جمهوری اسلامی آورده که بر فقه الظهور مبتنی است پس باید بگوید:

« جمهوری اسلامی با ساختار سیاست‎گذاری فرهنگی نسبت به آینده‎اش عمل می‎‎کند و در بعد خارجی نیز به همین صورت است. یعنی‎ وظیفه فقیه آن است که سعی کند در یک سیستم ارتباطی، امر به معروف و نهی از منکر را در سطح جهانی مطرح کند... به‎عبارتی آن‎‎ها را به‎شدت آشکار کند... ما با هیچ کشوری در دنیا اعلام جنگ نمی‎‎کنیم اما معروف‎‎ها و منکر‎ها را اعلام می‎‎کنیم. همان‎طور که در زمان انقلاب نیز مردم به‎جایی رسیدند که خودشان معروف‎‎ها و منکر‎ها را تشخیص دادند.»

و اینجاست که برخی مواضع نقد می شوند: « آن‎‎هایی که به‎دنبال انقلاب جهانی‎اند، خلاف فقاهت و فروع دین ما عمل می‎‎کنند.» البته اگر این جمله در باب دوران غیبت باشد با بحث سازگار است اما من فکر می کنم که در ادامه استاد بحث فقه الظهور را فراموش می کنند که می گویند:

« این‎که ما ضدیهود و ضدمسیحیت شویم، هیچ‎کدام در قاموس قرآن و ائمه نیست. آیات همیشگی قرآن بر مبنای تعالوا الی کلمه سواء بنا نهاده شده است. بر همین اساس، مبنایی که بعضی برای این انقلاب جهانی ترسیم می‎‎کنند، مارکسیستی است نه اسلامی. تصور می‎‎کنند باید انقلاب جهانی بر ضدیهود را ترسیم کنند، چراکه یهود بر اقتصاد جهانی مسلط است.»

 

در باب یهود ستیزی باید گفت که قرآن پیشگام این مسئله است که می گوید دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنین یهود و مشرکینند (مائده/۸۲) اما بحث در این است که اساساً این مسئله خارج از موضوع فقه الظهور و بحث عدم مجوز قیام ابتدایی است.

البته در ادامه بحث جمع می شود  بر این اساس که در فقه الظهور، مبنا انحلال جهانی است نه انقلاب جهانی:   

« ما انقلاب جهانی را به این معنایی که مارکسیستها و وهابیون پذیرفتهاند قبول نداریم، بلکه قائل به یک نوع انحلال جهانی هستیم که بر مبنای امر به معروف و نهی از منکر اتفاق می‎‎افتد. مانند آنچه در انقلاب ایران رخ داد. آنجا ارتش هیچگاه به معنای واقعی در مقابل مردم نایستاد بلکه از درون پاشید. حکومت شاه از درون فرو پاشید. نه اینکه جنگ مسلحانه سازمانی و انقلابی شود. و همین مسأله موجب شد تا مجاهدین خلق و مارکسیست‎‎ها بعد از انقلاب بگویند چون انقلاب نشده، فرصتطلبان به میدان می‎‎آیند و انقلاب را سرنگون می‎‎کنند. در حالیکه نمی‎‎فهمیدند که امام (رحمتالله علیه) نیز این‎‎ها را می‎‎شناسد و این مسائل را قبول دارد اما امام قائل به انقلاب نبود. امام (رحمتالله علیه) هیچگاه ارتش و نیروی انتظامی را منحل نکرد و این، انحلال اجتماعی است.»

---------------------

نمی دانم این موضوع برای ذهن فعال و پرکار استاد (با وجود انبوه نظریه پردازی های او  در نشریه پگاه حوزه و پنجره و عدم یافت یک نظریه واحد و محوری در اندیشه هایش)  در درجه چندم اولویت است. اما برای من بسیار مهم است و از استاد فیاض به خاطر  طرح این مسئله ممنونم.

  • رضا کریمی

نظرات (۲)

  • کتاب بخوانیم
  • سلام

    از دیدن وبتان و ایضا پیامتان مسرور شدم

    یا علی
    سلام بر شما دوست گرامی:

    چند حدیث از حضرت علی (علیه السلام) در موضوع دنیا و آخرت:

    ******************************************
    اَلنّاسُ اَبْناءُ الدُّنْیا، وَ لا یُلامُ الرَّجُلُ عَلى حُبِّ اُمِّهِ.
    مردم فرزندان دنیایند و هیچ فرزندى را براى دوستى مادرش نتوان سرزنش کرد. (نهج البلاغه، ح 295، ص 1231)

    اءَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْیَا قُلُوبَکُمْ مِنْ قَبْلِ اءَنْ تُخْرَجَ مِنْهَا اءَبْدَاُنُکمْ. فَفِیهَا اخْتُبِرْتُمْ وَ لِغَیْرِهَا خُلِقْتُمْ.
    پـیش از اینکه بدنتان را از دنیا بیرون برند، قلبتان را از آن خارج سازید! در دنیا آزمایش مى شوید و براى غیر آن آفریده شده اید. (نهج البلاغه، خ 194، ص 653)

    وَ اِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لا حِسابَ وَ غَداً حِسابٌ وَ لا عَمَلَ.
    امروز روز کار است و روز حساب نیست و فردا روز حساب است و روز کار نیست. (نهج البلاغه، خ 42، ص 128)

    اَهْلُ الدُّنْیا کَرَکْبٍ یُسارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِیامٌ.
    اهل دنیا همچون سوارانند که در خوابند و آنان را مى رانند. (نهج البلاغه، ح 61، ص 1115)

    اِنَّما مَثَلُ الدُّنْیا مَثَلُ الْحَیَّةِ: لَیِّنٌ مَسُّها قاتِلٌ سَمُّها.
    دنیا همچون مار است ؛ ظاهرش نرم و زهرش کشنده است. (نهج البلاغه، ن 68، ص 1065)

    اِنْ لَمْ تَعْلَمْ مِنْ اَیْنَ جِئْتَ لَمْ تَعْلَمْ اِلى اَیْنَ تَذْهَبُ.
    اگر ندانى از کجا آمده اى هرگز نخواهى دانست که به کجا مى روى . (شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 2 ، ص 292)

    ******************************************
    وهابی‌ها از دیر باز متوجه شده‌اند که در مناظره با علمای شیعیان، شکست می‌خورند! زیرا شیعیان قادرند حقانیت خود را از کتب معتبر اهل سنت و وهابیت اثبات نمایند. به همین دلیل، وهابیون جدیداً به هیچ کتاب روایی و حدیثی حتی صحاح سته استناد نمی‌کنند، و‌‌ همان سخن خلیفهٔ ثانی «حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّه» ; کتاب خدا برای ما کافی است را تکرار می‌کنند و در مناظرات از شیعیان می‌خواهند، فقط به قرآن استناد نمایند. حال ما یکی از شبهات قرآنی آنان را مطرح کرده و پاسخ می‌دهیم.

    با مطلب زیر بروزیم:

    آیا شیعیان مشرک‌اند؟!
    http://imam-ali-mola.blogfa.com/post-30.aspx

    ******************************************

    موفق باشید.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی