تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

فرامرزنامه: یوسفعلی میرشکاک،  نشر کلیدر، چاپ اول1385، 236صفحه

 

میرشکاک را با اشعار و نوشته های شاعرانه اش درباب مذهب ، انسان و جهان و به خصوص دنیای معاصر می شناسیم. اکنون مدتی است که می توانیم علاوه بر اینها به خلوت یوسفعلی هم سری بزنیم و  در تأملات منحصربه فردش با مضامین عرفانی ویژه سیر کنیم.

فرامرزنامه  7 فصل دارد. فرامرزنامه سه فصل را به خود اختصاص داده و در آن همانندسازی میان اسطوره های شاهنامه (که میرشکاک تعلق خاطر ویژه ای به آنها دارد) با دنیای معاصر صورت گرفته است و مرتضی (آوینی) آخرین فرامرز روی زمین نامیده شده است.  دو فصل نیز اشاراتی درباب امام حسین علیه السلام و عاشوراست. دو فصل دیگر - فصل تأملات و فصل بازگشت به روشنایی - من را به یاد قطعات کتاب عظیم الشأن مصباح الهدی می اندازد (البته سطح نوشته های این دو را یکسان نمی دانم بلکه جنس تأملات میرشکاک بوی گفتارهای دولابی را می دهد).

میرشکاک می گوید: علیرغم همه فتنه ها و شدائد، عصر ما عصر رویکرد به توحید است اما نه توحید سیاسی و ایدئولوژیک، بلکه توحید علمی (ص48). همین نکته است که اهمیت این کتاب را روشن می کند. دغدغه اصلی زندگی من یعنی توحید در نوشته های میرشکاک تجلی کرده است و من هر وقت که این کتاب را ، به ویژه دوفصل مورد اشاره، را می خوانم بوی توحید را ،به نحو غیرشعاری و غیر سیاسی، استشمام می کنم. نکته مهم این است که در اینجا اصل توحید تنها به اجمال توضیح داده نمی شود بلکه ما به نتایج عملی توحید هم دعوت می شویم:

هر گاه طاقت مؤمن طاق شد فرج وی فرا می رسد (ص40)

وظیفه ما دل به فنا سپردن است با امید و شادمانی... (ص53)

مؤمن نه به گذشته می اندیشد و نه به آینده... گذشته فناشده و بر باد رفته و آینده هنوز نیامده است ، پس اکنون و زمان حال را می چسبد و در آن به یاد محبوب مشغول می شود (ص56)

برای هیچ کاری شتاب نکنید... آنچه مربوط به علم الهی است و از امور غیبت، ناگهان ظهور خواهد کرد (ص59)

فرمود: ای عجم (پارسی) با تو چه کنم؟ گفت: من تو را می شناسم و بس، هر چه خواهی کن. بر کفن وی با سر انگشت بنوشت« وفدت علی الکریم بغیر زاد » ... (ص140)

هر چه با تو گویم به پارسی و تازی همه رمز و راز است و بدان که هر چه بینی راز است و هر چه شنوی راز است و راز اوست و او را ادراک نتوان کرد سبحانه و تعالی (ص143).

دمبدم نو می شوی و کسی از گریبان تو سر بر می آورد ناشناخته (ص217)

تو اویی، اما او همین «تو» نیست. اما با توست. (ص220)

گروهی از متفکران سخت نگران آینده هستند. اما به راستی هرگز آینده ای در کار نخواهد بود همانگونه که هیچگاه گذشته ای در کار نبوده است (ص225)

صراط مستقیم در ما و با ماست (ص226)

------------------------

فرامرزنامه خلوت رازآلود و بی نظم میرشکاک است و در آن نثر و نظم، قدیم و جدید، عربی و فارسی، عقل و جنون همه در هم پیچیده اند. یوسفعلی میرشکاک یاغی پرحاشیه و پهلوان مجنون همیشه برایم عجیب بود ولی چیزی بود و هست که من را به سوی این گل خاردار می کشید. با انتشار فرامرزنامه شاید راز این کشش روشن شد، هر چند بیش از پیش بر شگفتی هایم افزوده شده است.

 

 

 

  • رضا کریمی

نظرات (۳)

... ممنون از معرفی کتاب من هم یادداشت هایی در مورد کتاب دارم اما کی فرصت انتشار یابد خدا داند
ترغیب شدم این کتاب را بخوانم. متشکرم
  • بازم حسین
  • شکاک رو با دیپلمات نامه شناختم و گزیده شعری که موسوی ازش چاپ کرده به نام زخم بی بهبود!معرکه است.جنون خصیصه منحصربه فرد ایشان است...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی