تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

تفکر توحیدی

وبلاگ هزار و یک حرف

این وبلاگ تلاشی برای تبیین تفکر توحیدی است

کانال تلگرامی رضاکریمی
https://telegram.me/karimireza1001

۸ مطلب با موضوع «درباره شعر» ثبت شده است

حافظ در ابتدای دیوان اشعارش شعر یزید را تکرار کرده است. شاعر عرشی به فاسد لعین چه کار دارد؟ جالب اینجاست که اقبال لاهوری هم به مصرع دیگر بیت یزید اشاره کرده است. می‌توان نتیجه گرفت یزید قدرت ادبی بالایی داشته که حافظ و اقبال از شعرش اقتباس کرده‌اند. یزید را نباید یک فرزند ناخلف و عیاش معاویه تصور کرد. او گرچه مانند پدرش ظاهرساز و حیله گر نبود اما توانایی های شیطانی مخصوص به خود را داشت. شهید مطهری این نقل را که حافظ مال کافر را بر خورد حلال دانسته بیان کرده ولی ظاهراً آن را جدی نگرفته و نقد دیگران را هم بر آن نقل کرده است که ربودن لقمه از دهان سگ برای شیر عیبی عظیم است. اما تصرف اهل فرهنگ در فرهنگ بیگانه بهره‌مندی از ظرفیت‌هایی است که مانند حکمت در سینه منافق، به دست نااهلان افتاده‌اند. اگر قبول کنیم غزل حافظ چند ارجاع به واقعه کربلا دارد، آن وقت بهتر می‌توان گفت حافظ رندانه در شعر یزید تصرف کرده است و سخن آن ملعون را مال خود کرده و علیه او به کار گرفته است.

  • رضا کریمی

بازخوانی نکات مهمی که در دیدار با شاعران گفته شد

شعر حکیمانه ما را در هجوم مغول حفظ می کند

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار شاعران و اساتید زبان فارسی در نیمه ماه رمضان (16فروردین 1402) نکات مهمی درباره حقیقت شعر داشت. با کمی تأمل می‌توان یک پیوستگی در این بیان یافت و حتی بین این بیانات با دیدگاه های فلسفی درباره ذات شعر اشتراکاتی مشاهده کرد.

  • رضا کریمی

یک تقسیم بندی کلاسیک در شعر وجود دارد که انواع ادبی را بیان می کند. مثلاً شفیعی کدکنی انواع ادبی فارسی را مطرح کرده که شامل ادبیات حماسی، ادبیات غنایی، ادبیات تعلیمی، و ادبیات عرفانی می‌شود. فرم اشعار ملاصدرا هم مانند اشعار ملاهادی سبزواری و شیخ محمودشبستری شعر تعلیمی است و گاه به سبک غزل های عرفانی روایت احوالات شاعر است.

  • رضا کریمی

کتاب «شعر و هم‌زبانی» تألیف رضا داوری اردکانی در سال ۱۳۹۲ توسط نشر رستا منتشر شده است و آن را به نوعی می‌توان ادامه و جلد دوم کتاب «شاعران در زمانه عسرت» نامید. در این کتاب نکات مهمی درباره ماهیت شعر و اشعار حافظ، مولوی، سعدی، اخوان، گوته و ادبیات روسیه می‌خوانیم ولی محوری ترین موضوع کتاب «حافظ» است و در بسیاری فصل‌هایی که درباره او نیست هم مقایسه با او صورت گرفته است.

  • رضا کریمی

شاعران در زمانه عسرت ، نشر پرسش، 1390، 144صفحه

«شاعران در زمانه عسرت» پس از سالها در سال 90دوباره در دسترس علاقمندان قرار گرفت. همراه با حذفی برخی قسمتها؛ بدون آنکه در لحن و ادبیات نوشته بازنگری شده باشد. لحن کتاب حال و هوای جوانی دکتر داوری را دارد؛ لحنی که برخلاف نوشته های امروزی اش با مخالفت ها و تعابیر احساسی و روحیه انتقادی و صراحت کلام زیادی همراه است (این لحن در کتابهای قدیمی تجدید چاپ شده مانند «انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم» کاملا هویداست). این کتاب بعدها با مقالاتی که داوری در فصلنامه نامه فرهنگ درباب زبان و ادبیات (شماره39)، ادبیات و نقدادبی (شماه38) و هنر و ویتگنشتاین و چامسکی (شماره 50) نوشت تکمیل شد و به تفصیل رسید. اکنون داوری در کلماتش حساسیت بیشتری دارد و صراحت لهجه اش مانند گذشته نیست.

  • رضا کریمی

پنج اقلیم حضور،  داریوش شایگان، نشر فرهنگ معاصر، 147 صفحه

اولین جمله شایگان در کتابش این است : بیش از هر چیز باید اعتراف کنم که در زمینه ادبیات ایران خود را خبره و متخصص نمی دانم (ص1). اولین جمله من هم این است: امیدوارم من هم که فارغ التحصیل و متخصص ادبیات ایران نیستم اجازه داشته باشم در مورد این کتاب بنویسم!

  • رضا کریمی

(چاپ شده در مجله سوره اندیشه ۵، ضمیمه اسفار)

سید احمد فردید سال1358 در اظهار نظری عجیب در دانشگاه تهران درباره کتاب شاگردبزرگش که سال 1350 به چاپ  رسیده بود می گوید: برخی از استادان گروه فلسفه سابق با فراماسونها هم سنخ اند...می آیند کتابی به نام شاعران در زمان عسرت می نویسند بدون اینکه حقیقت آن را بفهمند .

عجیب بودن این سخنان به این دلیل است که داوری جزو شاگردان اصلی و وفادار و نزدیک فردید است و بلکه بزرگترین شاگرد او. عجیب تر اینکه داوری یاددشت های این کتاب را قبل از چاپ به نظر استادش رسانده است و او تذکراتی داده و اشاراتی کرده که داوری در حد استطاعت ترتیب اثر داده و ناگزیر مطلب را دوباره نوشته است. با این اوصاف چه شده است که پس از 8سال فردید اینگونه شاگرد و کتابش را زیر سوال می برد؟!

  • رضا کریمی

قرآن ابتدا در مذمت شعرا سخن گفته و بعد استثنایی آورده است و ویژگی های شاعران دینی را ذکر کرده است:

وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿224﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿225﴾ وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿226﴾

شعرا را غاوون (گمراهان) پیروی می کنند، مگر ندیده ای که در هر وادی سرگردانند و آنها قطعاً چیزی را می گویند که انجام نمی دهند؟

پس مشکل شاعران در همه جایی بودن آنها و در اقوال بی عمل آنهاست. البته این دوصفت نشان از ضعف شاعران ندارد بلکه شاعران پیرو دارند پس بر اثر قدرت شیطانی جماعتی را راه بری می کنند هر چند این راه به ناکجاآباد باشد. از آیات قبل می فهمیم که شاعران محل نزول شیاطین اند آنها استراق سمع می کنند ولی برخلاف انبیاء که از فرشته می شنیدند و مردم را هدایت می کردند نتیجه این شنیدن به پیروی گمراهان منجر می شود چون آنها ول گرد و بی عمل هستند و به عبارتی چون آنها در نفس خود دروغ زن گناهکارند (این دوصفت استعداد نزول شیاطین را فراهم آورده اند) و اکثراً در اشعار خود دروغ می گویند.

هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿221﴾تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿222﴾ یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿223﴾

آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مى‏آیند؟ بر هر افاک گناهکارى فرود مى‏آیند، گوش فرا مى‏دارند و بیشترشان دروغگویند. این خبر قرآن نشان می دهد که بحث نزول شیطانی در جای دیگر ناشناخته است و قران است که خبر از شعرشیطانی و الهام فجورآمیز می دهد.

با این وصف برخی شاعران استثنا هستند؛ آنها که چهار صفت دارند:

إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ ﴿227﴾

ایمان دارند و به صالحات عمل می کنند و ذکر کثیر می گویند و در مقابل ظلم انتقام می گیرند...

اینجاست که پیامبر فرمود برخی از شعر حکمت است و برخی از بیان ها سحر است. اساساً از آنجا که نزول هم از آن فرشتگان است و هم از آن شیاطین، برخی الهام ها فجورآمیز و برخی تقواگونه هستند:فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿شمس/8﴾

برای تبیین معیارهای شعر رحمانی و تمیز آن از شعر شیطانی تدبر در این آیه و آیات مشابه راهگشاست: به نظر ایمان و عمل صالح در مقابل افک و اثم بیان شده اند و ذکر کثیر در مقابل فی کل واد یهیمون آمده و قول بی فعل در مقابل انتصار بعد از ظلم. این دوصفت دوم نیاز به توضیح بیشتری دارند.

-        در روایات ذکر کثیر ذکر در حالات مختلف معنا شده است نه اینکه هر ذکری که زیاد تکرار شود ذکر کثیر باشد پس می توان دوای همه جایی بودن را ذکر کثیر دانست به عبارت دیگر شاعر همه جا می رود اما با خدا می رود.

-        در سوره صف آمده که: کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿3﴾ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ(4). تدبر در این دو آیه به ما می فهماند که برای پرهیز از خشم خدا نسبت به قول بی فعل باید اهل مبارزه بود و در صف مبارزان همچون بنیان مرصوص جنگید. پس می توان معنی انتصار شاعر بعد از ظلم را مبارزه دانست. همچنانکه پیامبر درباره شعرا فرمود: مؤمن تنها با شمشیر جهاد نمی کند بلکه زبان او نیز شمشیر است، به آن خدایی که جانم به دست اوست مطمئن بدانید شما با اشعار خود جهادی می کنید که گویا با تیر بدنهایشان را خون آلود کرده باشید(مجمع البیان/ ذیل آیات شوره شعرا).

  • رضا کریمی